بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، هیمنه دو ابر قدرت شرق و غرب شکست! شوروی و آمریکا با اختلاف زمانی دچار فروپاشی شدند. اکنون در دوران پسا آمریکا قرار داریم. در این دوران فقط مانده صهیونیزم و ارتجاع. درواقع شعار نه شرقی و نه غربی، تبدیل شده به: نه صهیونیزم، نه ارتجاع. تفاوت اساسی این دو با قبلی در ان است که: انقلاب اسلامی به فروپاشی اندو رضایت داد ولی: ایندو باید نابود شوند: چیزی بنام صهیونیزم و اسرائیل نباید روی زمین باشد. امام خمینی ره فرمود: اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود! در مورد ارتجاع عرب که همان آل سعود است فرمود: اگر از صدام بگذریم، از آل سعود نخواهیم گذشت. زیرا عامل اصلی جنگ صدام آل سعود بود. 60میلیارد دلار های نفتی او بود که: آمریکا و اروپا و چین و روسیه را برعلیه ایران بسیج کرد. تا یکی از اینها ضربه نهایی را وارد کند. اما خداوند کمک کرد و همه آنها، زمین بازی ایران شده اند. برای دوران پسا آمریکا، یار کشی لازم بود تا دوباره خط وربط ها روشن شود. از این رو رئیس قوه قضائیه به عراق رفت، رئیس قوه مقننه هم به روسیه، تا مواضع جدید را به آنها گوشزد نماید. قوه مجریه هم به آمریکا(بصورت مجازی) رفت! ادامه مطلب...
ندای ماهین
طول دادن تحریم های ایران، نشان داد که دولت آمریکا وجود خارجی ندارد! و باید با ملت آمریکا مذاکره کرد. اشتباه دولتمردان ایرانی هم در همین است. لذا در سیره پیامبر اسلام هم نگاه کنیم، به دولت ها نامه می نوشت! ولی مذاکره با ملت ها بود. یعنی هیچگاه پیامبر با پادشاه ایران یا قیصر روم، مذاکره نکرد بلکه آنها را دعوت به اسلام نمود(یکطرفه) وقتی هم که خسرو پرویز نامه حضرت را پاره کرد، پیامبر او را نفرین فرمود: همانطور که نامه مرا پاره کرد، شکم او دریده خواهد شد. در مورد پادشاه حبشه هم، جعفر طیار را فرستاد تا اسلام را برای انها تبیین کند، نه اینکه امتیاز بدهد. لذا اگر از ارث پیامبر صحبت می کنیم، باید واقعیت مطلب را بدانیم. به دلیل همین نا آگاهی است که: مردم آمریکا را به فراموشی سپرده! فقط با جوبایدن یا ترامپ را مد نظر دارند. در حالیکه طبق فرمول دموکراسی هم حساب کنیم، آنها هیچکدام نماینده واقعی مردم نیستند. زیرا مردم آمریکا اگر 320میلیون نفر باشند، یک چهارم آنها در زندان هستند، و یک چهارم هم زندانبان! ادامه مطلب...
سالهاست مطبوعات و رسانه ها از گرانی صحبت می نویسند، همیشه هم نتیجه معکوس بوده! نه تنها فایده ای نداشته بلکه: باعث گرانی بیشتر شده. زیرا که قبح مسئله را از بین می برند. زیرا بجای تشویق ارزان فروش، به سراغ تبلیغات برای گرانفروشها می روند. مثلا بهجت آباد تهران که یک فروشگاه لوکس است، پاتوق این جماعت رسانه ای است، تا جدیدترین شیرین کاری پولدارها را به رخ بکشند. در حالیکه دهقان فداکار، با قیمت یک دهم می فروشد! و هیچ خبرنگاری سراغ آنها نمی رود. یعنی اگر همه خبرنگار ها بجای رفتن به سمت گرانفروش ها، و تبلیغات برای مغازه آنها، زحمت به خود می دادند و از کشاورز قدردانی و: آدرس او را تبلیغ می کردند، بسیار نتیجه بهتری می گرفتند. البته خبرنگاران هم دنبال ارزانی نیستند! آنها دنبال مشوه کردن اذهان عمومی، ایجاد نارضایتی و تبدیل به آنارشیسم هستند. زیرا در این شرایط، به آنها اهمیت بیشتری می دهند. شیرینی و پول چایی و مهمانی چند کیلو میوه هم سر شاخ است. پس به سه دلیل عمده خبرنگاران و رسانه ها، خواهان گرانی هستند! ولی مردم فکر می کنند دنبال ارزانی هستند. ارزانی برای رسانه ها چه نفعی دارد؟ ادامه مطلب...
از زمان انتخابات تا امروز، بایدن در مورد ایران حرفی نزده بود! امروز که خبرنگاران او را سوال پیچ کردند، در حالت التماس و گریه، به جواب های کوتاه قناعت کرد که: بعد بتواند آنها را توجیه یا اصلاح کند. از نظر زبان بدن دو مولفه بزرگ در چهره و: حرکات دست او قابل مشاهده بود: ترس از اینکه به سرنوشت ترامپ دچار نشود، لذا خیلی آرام و کم سنجیده پاسخ می گفت. و ترس از صهیونیست ها ولابی آیپک،که هزینه های انتخاباتی را دادند. این ایما و اشاره برای ایرانیان مفهوم خاصی دارد، بخصوص اینکه وی نیز یک رگه ایرانی دارد. درواقع با زبان می گفت تحریم ها لغو نمی شود! و با چهره و دست می گفت: مجبورم این حرف را بزنم. البته ترامپ هم همینطور بود، ولی با دو خصوصیت متفاوت: اول اینکه ترس خود را زیر نقاب مسخره بازی، و یا دیوانه بازی مخفی می کرد. دوم اینکه سرنوشت فرد قبلی او در شرایط امروز بایدن نبود. روسای جمهور قبلی همگی آرام کاخ سفید را ترک کردند، و بعدا ستون نویس یا کتاب نویس و خاطره گو شدند. اما ترامپ به دلیل تحریم ایران، بشدت تحقیر شد و از کاخ سفید بیرون انداخته شد. لذا بایدن مانند ترامپ شلوغ کاری یا دیوانه بازی نمیکند. ادامه مطلب...
از دشمنان داخلی همه گونه انتظار می رفت،ولی مرگ فروشی دیگر سورپرایز است! وقتی که حاج قاسم شهید شد، انتظار میرفت ایران کوتاه بیاید، و برای مذاکره و تلفن زدن به ترامپ پیشقدم شود! زیرا اصل 12برجام اجرا شده، و قاسم سلیمانی دیگر وجود نداشت. به همین دلیل لیبرالها که سلیمانی را تحویل داده بودند، باخوشحالی اعلام کردند آماده مذاکره هستند. اما مردم به خیابانها آمدند و فریاد انتقام سخت دادند، که همه لیبرالها را شوکه کرد. ابتدا ترامپ باور نمی کرد! ولی وقتی از فاجعه عین الاسد اطلاع کامل پیدا کرد، فهمید که انتقام سخت در راه است. لذا دبنال راه جدیدیرفت و آن، قتل عام مردمی که در تظاهرات شرکت کرده بودند. لذا طرح قدیمی بیو تروریسم، و کشتار با سلاح ویروسی را در دستور کار قرار داد. و اجماع جهانی با چین و اروپا، برای آلوده کردن ایرانیان را پایه گذاری کرد. تا آنها در راهپیمایی 22بهمن شرکت نکنند. ادامه مطلب...
برخی فکر می کنند که اساس مشکلات کشور، مسئله مدیریت است! در حالیکه ما برترین نخبگان مدیریتی را در کشور داریم. خداوند به این مملکت تفضل کرده، از منابع مادی و انسانی چیزی کم نگذاشته است. اما اساس مشکلات کشور، در تفکر التقاطی است! زیرا هنوز دوران گذار از غرب تمام نشده، و عده ای سعی دارند همیشه در مقابل غرب، حرفی برای گفتن داشته باشند! لذا قران را به دلخواه مکاتب غربی تفسیر می کنند، یا روایات و اصول و مبانی فکر و فرهنگی و اقتصادی و مدیریت. متاسفانه کسانی که با التقاط مبارزه کردند، خود به روش سخیف تری با آن در امیخته اند. مثلا اولین گروهی که التقاط انها روشن شد، گروه مجاهدین خلق بود. امام خمینی ره در این خصوص می فرماید: در نجف که بودم یک عده جوان دانشگاهی آمدند! ادامه مطلب...
فلسفه وحدت در عین کثرت، یا کثرت در عین وحدت با هم تفاوت ماهوی دارند! اینکه ریشه پلورالیسم را یونیتی بدانیم، یا ریشه وحدت را تکثرگرایی: دو دیدگاه توحید و شرک است. در ظاهر جای مسند و مسندالیه عوض شده ولی در عمل یکی کافر است و در اعماق جهنم، دیگری موحد است و در بهشت و رضوان الهی جای دارد. وقتی گفته می شود که خداوند از روح خودش در بشر دمید، و تمام جهان را برای او آفرید: یعنی ریشه اینهمه کثرت وجود، در ذات احدیت خداوندی است. خداوند خود خواسته که امور را از مسیر: اسباب و لوازم علت و معلولی انجام دهد(أبَى اللّه ُ أن یُجرِیَ الأشیاءَ إلاّ بِأسبابٍ). اشیا ذات متکثر داشته و نماد کثرت است. فرموده امام صادق آن را ثابت می کند. پس درک این مطلب انسان را به توحید و جوار رحمت الهی می رساند. در این حالت قبول عکس قضیه هم منطقی است، چرا در امتداد آن است: که قرآن می فرماید (انا لله و انا الیه راجعون) ما از ذات خدا بودیم، ولی باز به سوی او برمی گردیم. ادامه مطلب...
قران کریم می فرماید: (و قلیل من عبادی الشکور) مردم اکثرا ناشکر و ناسپاس هستند. و فقط تعداد کمی شکر گزاری می کنند. زیرا با اینکه همه چیز مردم از خداست! ولی انها باز هم زیادتر می خواهند. و این زیاده خواهی ممکن است به نفع آنها نباشد، لذا خداوند برخی مواقع با انسان بازی می کند: تا به او بگوید این به نفع تو نیست. ولی بشر اصرار می کند، که پشیمانی هم سودی ندارد. مثلا کسی که ثروت زیاد می خواهد، ممکن است به عیش و عشرت بیافتد، فرزندانی ناصالح و معتاد بدنیا بیاورد، که همه آنها را به باد دهد. لذا انسان ها باید به آنچه دارند راضی باشند، و خدا را شکر کنند. البته اگر شکر کردند، راه برای اضافه شدن نعمات هم باز می شود(لئن شکرتم لازیدنکم) زیرا نشان می دهد هاضمه انسان، برای نعمت بعدی آماده است. ادامه مطلب...
حضرت علی ع می فرماید: زمانی بیاید که از اسلام باقی نماند جز نامی! وآن را مانند پوستین وارونه بپوشند. از پوستین در گذشته برای پوشیدن لباس استفاده میشد. در زمان ضحاک چون مار دوش بود، لذا پوستین هایی طراحی شد که: دو تا مار بتوانند از شانه های او بیرون باشند. اما این پوستین وارونه بعد از پیروزی فریدون(کاوه) بعنوان درفش کاویانی! استفاده شد و هنوز هم بسیاری از مردم، بدون اینکه فلسفه ضحاک ماردوش را بدانند، آن را می پوشند و بعنوان لباس تاریخی و سنتی! به آن افتخار می کنند. الان اسلام هم به همین شکل شده! تمام چیز های که اسلام مستحب دانسته، یا برخی مواقع واجب، حالا برعکس آن عمل می کنند! مسئول این پوستین وارونه کسی نیست: جز وزیر بهداشت! او که در میدان سخنوری، گوی از آخوند ها برده! و برای مداحان روضه خوانی، برای شاعران شعر خوانی، برای مفسران تفسیر می گوید! و برای عارفان و خماران، چشم خمار می کند و برای سالکان، پشت چشم نازک می کند! دستور داده تا هیچ کس باهم دست ندهد! در حالیکه پیامبر موکدا فرموده که: تا به هم رسیدید با هم مصافحه( دست دادن و روبوسی) کنید، ادامه مطلب...
در 42سال انقلاب اسلامی، افت و خیز های فراوانی صورت گرفت. در ابتدای انقلاب اسلامی بیشتر جنبه نظامی داشته است: یعنی دشمن روبه زوال سعی داشت تا: با آخرین فشنگ باقی مانده خود هم به اسلام ضربه بزند. لذا چه در حالت ترور شهری، و چه جنگ داخلی و مرزی و بیرونی، برنامه ها اجرا کرد ولی خوشبختانه، سردار و امیر ها با شهامت خود، بر همه این ها پیروز آمد! بطوریکه اکنون در زمینه نظامی، دشمن می داند اگر حرکتی بکند، دهها برابر زیان خواهد دید. اما در جبهه فرهنگی ما فاقد سردار هستیم: کسی که بتواند تمام جبهه های فرهنگی دشمن را، مانند جبهه های نظامی قلع و قمع کند: و قدرت مقابله را از آنها بگیرد. اکنون متاسفانه سرداران فرهنگی، مقهور امپریالیسم رسانه ای صهیونیسم هستند. جرات برابری ندارند چه رسد به مبارزه. مانند برخی از نظامیان طاغوتی، محاسبات کلاسیک می کنند. آن موقع هم می گفتند که: صدام همه چیز دارد و ما نداریم، لذا باید جنگ را واگذار کنیم! ادامه مطلب...