تئوری حاکمیتی اسلام بعد از چهل سال هنوز تدوین و به روز نشده است و حکمرانان ترجیح می دهند بر همان ورق پاره های غربی که برمبنای ماکیاولیسم و نیهلیسم است، امور خود را رفع و رجوع کنند! مسئله بیکاری و تورم و یا ازدواج و اشتغال در حکمرانی غربی با حکمرانی اسلامی فرق دارد. از نظر غربی هرچه ازدواج کمتر باشد بهتر است و برای همین دایره های فساد اخلاقی هر روز بیشتر می شود تا جوانان کمتر به ازدواج بیاندیشند. از نظر اشتغال هم به همین شکل است هرچه بیکاری بیشتر باشد برای نظام غربی بهتر است زیرا بیگاری بیشتری میتواند داشته باشد. به همین جهت تحصیلات را وسیله قرار داده و تا پایان دکترا! شخص اجازه اشتغال یا ازدواج ندارد بعد هم بهانه های جدید مانند اینکه تخصص ندارند یا آمادگی ندارند و یا امثال ان بازهم مدت را بیشتر می کنند.
و اینها از نظر حکمرانی اسلامی جرم است. پیامبر فرمود از جوان بیکار متنفرم! و یا فرمود فرشته های زمین و آسمان فرد مجرد را لعن می کنند. لذا دنبال راه حل اسلامی در متون غربی گشتن مانند این است که به قصابی برای دارو مراجعه کنند. اصول حاکمیتی اسلام در قران به صراحت بیان شده: ان الارض لله زمین مال خداست. زمین که گفته می شود یعنی 510میلیون کیلومتر مربع خشکی و 1و نیم میلیارد کیلومترمربع آب. زیرا که مساحت خشکی ها یک چهارم آبها است (ربع مسکون) پس اگر جمعیت جهان 7میلیارد باشد به هر نفر 900متر مربع زمین می رسد. جکومت الهی وظیفه دارد این مقدار را به مردم بدهد. اگر کسی 900متر مربع زمین داشته باشد،که برای خانواده 11نفره یک هکتار می شود، آیا بیکاری و تورم معنی می دهد؟ اصل دوم حکمرانی همین را می گوید که کشاورزان گنج های یک ملت هستند. و زمین مادر انسان است و همه نیاز های انسان را در خود دارد. این اصل در سیاست خارجی هم کار برد دارد وقتی همه زمین مال خدا باشد یعنی همه دنیا مال ایران است. زیرا خداوند فرموده هرچه در دنیا هست برای بشر خلق کردم. و بشر خلیفه خدا در روی زمین است. سلسله مراتب این حکمرانی و مدیریت خدایی هم تعریف شده: اطیعوالله و اطیعواالرسول و اولی الامر منکم: حق مدیریت برای خداست وخدا آن را به رسول تفویض فرموده و رسول هم آن را به ولی امر یا ولی فقیه. در این خصوص از نظر مطالعه و اطلاعات هیچ کس مخالف نیست، ولی با دانستن آن، هیچ چیزی تغییر نمی کند بلکه باید آن را به برنامه تبدیل کرد. حکمرانی ولی فقیه در این تئوری جهانی است. محدود کردن آن به یک کشور یا یک قبیله ظلم به دیگران است. همانطور که پیامبر رحمت للعالمین است و یا خدا ارحم الراحمین است یعنی برای همه جهانیان است. در اندیشه سکولارمذهبی! حکمرانان ایرانی متاسفانه جهان بینی از ائدئولوژی جدا افتاده. جهان بینی را همه پذیرفته که زمین مال خدا است و حکومت از ان خدا است و .. ولی در (باید ها و نباید) آن را انکار می کنند: مالکیت خصوصی و تعاونی و دولتی را برضد مالکیت خدا درست می کنند. لذا منابع دولتی (انفال) پس انداز می شود. یعنی به مردم داده نمی شود. مالکیت خصوصی انحصاری می شود و و تعاونی هم گوشه ای را برای خود به دارایی منجمد تبدیل می کند. برای اینکه زمین کسی از او گرفته نشود چند درخت در ان می کارد! یا مراتع در دست دولت بماند تابلو می زنند یا تعاونی سوله نیمه کار می زند. یعنی همه هزینه می کنند برای اینکه پس انداز کنند. در حالیکه ماهیت این واگذاری ها ایجاد ثروت وسرمایه گذاری و اشتغال است. باید زمین های دولتی را به بیکاران بدهند. حتی زمین های خصوصی و تعاونی که: صوری استفاده می شود باید مصادره و توسط بیکاران اباد شود
Unemployment treatment
The theory of Islamic sovereignty has not been formulated and updated after forty years, and the rulers prefer to settle their affairs on the same pieces of Western paper that are based on Machiavellianism and nihilism! The issue of unemployment and inflation or marriage and employment in Western rule is different from Islamic rule. From the Western point of view, the less marriages, the better, and for this reason, the circles of moral corruption are increasing every day so that young people think less about marriage. The same is true in terms of employment. The more unemployment there is, the better for the Western system because it can have more forced labor. Therefore, make education a means and until the end of the doctorate! A person is not allowed to work or get married, and then new excuses such as not having expertise or not being prepared, or the like, prolong the period. And these are crimes from the point of view of Islamic rule. The Prophet said, "I hate the unemployed youth!" Or he said that the angels of heaven and earth curse the single person. Therefore, looking for an Islamic solution in Western texts is like going to a butcher for medicine. The principles of Islamic sovereignty are clearly stated in the Qur"an: The earth belongs to God. The land is said to mean 510 million square kilometers of land and 1.5 billion square kilometers of water. Because the land area is a quarter of the water (residential quarter), if the world"s population is 7 billion, each person will reach 900 square meters of land. The divine government has a duty to give this amount to the people. If someone has 900 square meters of land, which is one hectare for a family of 11, does it mean unemployment and inflation? The second principle of governance says that farmers are the treasures of a nation. And the earth is the mother of man and has all the needs of man. This principle also applies in foreign policy when all the land belongs to God, that is, the whole world belongs to Iran. Because God said that I created everything in the world for human beings. And man is the caliph of God on earth. The hierarchy of this rule and management of God is also defined: Obedience and obedience to the Messenger and the first thing I do not: The right of management is for God and God has delegated it to the Prophet and the Prophet has given it to the Guardian or the Supreme Leader. In this regard, no one disagrees in terms of study and information, but knowing that, nothing changes, but it must be turned into a program. The rule of the Supreme Leader in this theory is universal. Restricting it to one country or one tribe is cruelty to others. As the Prophet is the mercy of the worlds or God is the mercy of the merciful, that is, he is for all the worlds. In secular religious thought! Iranian rulers Unfortunately, the worldview is separated from ideology. Everyone has accepted the worldview that the land belongs to God and the government belongs to God, and ... but in (shoulds and should not) they deny it: they create private, cooperative and state property against God"s property. Therefore, government resources (Anfal) are saved. That is, it is not given to the people. Private property becomes monopoly, and the cooperative becomes a frozen asset for itself. He plants a few trees in it so that no one can take his land! Either the pastures are left in the hands of the government or the silo cooperative is part-time. That is, everyone spends to save. While the nature of these transfers is the creation of wealth, investment and employment. They should give government lands to the unemployed. Even private and cooperative lands that are: formally used should be confiscated and settled by the unemployed
علاج البطالة
لم یتم صیاغة نظریة السیادة الإسلامیة وتحدیثها بعد أربعین عاما، والحکام یفضلون تسویة أمورهم على نفس قطعة من الورق الغربیة التی تقوم على مکیافیلیة والعدمیة! موضوع البطالة والتضخم أو الزواج والتوظیف فی الحکم الغربی یختلف عن الحکم الإسلامی. من وجهة النظر الغربیة ، کلما قل الزواج کان ذلک أفضل ، ولهذا السبب تتزاید دوائر الفساد الأخلاقی کل یوم حتى لا یفکر الشباب فی الزواج. وینطبق الشیء نفسه فیما یتعلق بالتوظیف ، فکلما زادت البطالة کان ذلک أفضل بالنسبة للنظام الغربی لأنه یمکن أن یکون لدیه المزید من العمالة القسریة. لذلک اجعل التعلیم وسیلة وحتى نهایة الدکتوراه! لا یجوز للإنسان أن یعمل أو یتزوج ، ثم أعذار جدیدة مثل عدم الخبرة أو عدم الاستعداد أو ما فی حکمه تطیل المدة. وهذه جرائم من وجهة نظر الحکم الإسلامی. قال النبی: أکره الشباب العاطل! أو قال أن ملائکة السماء والأرض تلعن العزاب. لذلک فإن البحث عن حل إسلامی فی النصوص الغربیة یشبه الذهاب إلى جزار من أجل الطب. إن مبادئ السیادة الإسلامیة مذکورة بوضوح فی القرآن: الأرض لله. یقال إن مساحة الأرض تبلغ 510 ملایین کیلومتر مربع من الأرض و 1.5 ملیار کیلومتر مربع من المیاه. لأن مساحة الأرض هی ربع المیاه (الحی السکنی) ، فإذا کان عدد سکان العالم 7 ملیارات ، سیصل لکل شخص 900 متر مربع من الأرض. من واجب الحکومة الإلهیة أن تعطی هذا المبلغ للشعب. إذا کان لدى شخص ما 900 متر مربع من الأرض ، أی هکتار واحد لأسرة مکونة من 11 فردًا ، فهل یعنی ذلک البطالة والتضخم؟ المبدأ الثانی للحکم یقول أن الفلاحین هم کنوز الأمة. والأرض هی أم الإنسان وفیها کل حاجات الإنسان. وینطبق هذا المبدأ أیضًا فی السیاسة الخارجیة عندما تکون الأرض کلها لله ، أی أن العالم کله ملک لإیران. لأن الله قال إنی خلقت کل شیء فی العالم للبشر. والإنسان خلیفة الله على الأرض. کما تحدد هرمیة هذه القاعدة والإدارة الإلهیة: طاعة الله وطاعة الرسول وأول ما أفعله: حق التدبیر لله ، وقد فوضه الله للنبی ، وأعطاها النبی صلى الله علیه وسلم. الوصی أو المرشد الأعلى. فی هذا الصدد ، لا یختلف أحد فی الدراسة والمعلومات ، ولکن مع العلم أن لا شیء یتغیر ، ولکن یجب تحویلها إلى برنامج. حکم المرشد الأعلى فی هذه النظریة عالمی. حصرها فی بلد واحد أو قبیلة واحدة هو قسوة على الآخرین. ولما کان الرسول رحمة للعالمین أو الله رحمة الرحیم أی فهو لکل العالمین. فی الفکر الدینی العلمانی! الحکام الإیرانیون لسوء الحظ ، فإن النظرة العالمیة منفصلة عن الأیدیولوجیة. وقد قبلت الجمیع النظرة بأن الأرض ملک الله والحکومة ینتمی إلى الله، و... ولکن فیویجب عدم) ینکرون ذلک: لأنها تخلق الملکیة الخاصة والتعاونیة والدولة ضد الممتلکات الله. لذلک ، یتم حفظ الموارد الحکومیة (الأنفال). أی أنها لا تُعطى للشعب. تصبح الملکیة الخاصة احتکارًا ، وتتحول التعاونیة إلى أصول مجمدة لنفسها. یغرس فیها بعض الأشجار حتى لا یأخذ أحد أرضه! إما أن تُترک المراعی فی أیدی الحکومة أو أن تعاونیة الصوامع تعمل بدوام جزئی. هذا هو ، الجمیع ینفق للادخار. فی حین أن طبیعة هذه التحویلات هی خلق الثروة والاستثمار والتوظیف. یجب علیهم إعطاء الأراضی الحکومیة للعاطلین عن العمل. حتى الأراضی الخاصة والتعاونیة: المستخدمة رسمیًا ، یجب مصادرتها وتسویتها من قبل العاطلین عن العمل
Tratamiento por desempleo
La teoría de la soberanía islámica no se ha formulado ni actualizado después de cuarenta años, ¡y los gobernantes prefieren resolver sus asuntos en los mismos papeles occidentales que se basan en el maquiavelismo y el nihilismo! La cuestión del desempleo y la inflación o el matrimonio y el empleo en el dominio occidental es diferente del dominio islámico. Desde el punto de vista occidental, cuantos menos matrimonios mejor, y por eso, los círculos de corrupción moral aumentan cada día para que los jóvenes piensen menos en el matrimonio. Lo mismo ocurre en términos de empleo: cuanto más desempleo hay, mejor para el sistema occidental porque puede tener más trabajo forzoso. Por tanto, ¡haz de la educación un medio y hasta el final del doctorado! A una persona no se le permite trabajar ni casarse, y luego nuevas excusas como no tener experiencia o no estar preparado, o cosas por el estilo, prolongan el período. Y estos son crímenes desde el punto de vista del gobierno islámico. El Profeta dijo: "¡Odio a los jóvenes desempleados!" O dijo que los ángeles del cielo y la tierra maldicen a la persona soltera. Por lo tanto, buscar una solución islámica en los textos occidentales es como ir a un carnicero por una medicina. Los principios de la soberanía islámica están claramente establecidos en el Corán: La tierra pertenece a Dios. Se dice que la tierra significa 510 millones de kilómetros cuadrados de tierra y 1,5 mil millones de kilómetros cuadrados de agua. Debido a que la superficie terrestre es una cuarta parte del agua (barrio residencial), si la población mundial es de 7 mil millones, cada persona alcanzará los 900 metros cuadrados de tierra. El gobierno divino tiene el deber de dar esta cantidad al pueblo. Si alguien tiene 900 metros cuadrados de terreno, que es una hectárea para una familia de 11, ¿significa desempleo e inflación? El segundo principio de gobernanza dice que los agricultores son los tesoros de una nación. Y la tierra es la madre del hombre y tiene todas las necesidades del hombre. Este principio también se aplica en política exterior cuando toda la tierra pertenece a Dios, es decir, todo el mundo pertenece a Irán. Porque Dios dijo que yo creé todo en el mundo para los seres humanos. Y el hombre es el califa de Dios en la tierra. La jerarquía de esta regla y gestión divina también se define: Obediencia a Dios y obediencia al Mensajero y lo primero que hago: El derecho de gestión es para Dios y Dios se lo ha delegado al Profeta y el Profeta se lo ha dado al Profeta. Guardián o Líder Supremo. Al respecto, nadie está en desacuerdo en cuanto al estudio y la información, pero sabiendo eso, nada cambia, pero hay que convertirlo en un programa. La regla del Líder Supremo en esta teoría es universal. Restringirlo a un país o una tribu es crueldad con los demás. Como el Profeta es la misericordia de los mundos o Dios es la misericordia de los misericordiosos, es decir, él es para todos los mundos. ¡En el pensamiento religioso secular! Gobernantes iraníes Desafortunadamente, la cosmovisión está separada de la ideología. Todos han aceptado la cosmovisión de que la tierra pertenece a Dios y el gobierno pertenece a Dios, y ... pero en (debería y no debería) lo niegan: crean propiedad privada, cooperativa y estatal contra la propiedad de Dios. Por tanto, se ahorran recursos gubernamentales (Anfal). Es decir, no se le da a la gente. La propiedad privada se convierte en monopolio y la cooperativa se convierte en un activo congelado para sí misma. ¡Planta algunos árboles para que nadie pueda tomar su tierra! O los pastos se dejan en manos del gobierno o la cooperativa de silos es a tiempo parcial. Es decir, todo el mundo gasta para ahorrar. Si bien la naturaleza de estas transferencias es la creación de riqueza, inversión y empleo. Deberían dar tierras gubernamentales a los desempleados. Incluso las tierras privadas y cooperativas que se utilizan formalmente deben ser confiscadas y colonizadas por los desempleados.