سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ندای ماهین

ندای بازسازی بقیع شریف

مگر اینکه خدا بخواهد(ولا رطب ولا یابس الا فی کتاب مبین) خداوند جهان، قدرت لایزالی است که برهمه مردم دنیا کمک رسانی می کند، و آنها را دوست دارد. پیامبران را فرستاده تا راه بهتر زیستن را بیاموزد، و کتاب راهنمای زندگی را، با ایشان همراه نموده است. طبق نص صریح قران، همه اتفافات در سراسر جهان قبلا مکتوب شده! و در کتاب برنامه جامع دنیا ثبت گردیده، هیچ چیز اتفاقی و حساب نشده نیست. اما در دوران معاصر، با اختراع چند پاره آهن، ناگهان عده ای بر خدا شوریدند! و او را از حاکمیت جهان عزل کرده، خود بجای ان نشستند.  امپریالیست ها گفتند خداوند در اسمانها باشد، و ما در زمین. با رفتن به فضا، یوری گاگارین گفت: هرچه پشت و روی ماه را نگاه کردیم، خدایی ندیدیم! کمونیزم، خدا را از اسمانها هم خلع کرده، به قمر های مصنوعی خود سپرد. تا از همه هستی بیرون کند. استعمار انگلیس(اروپا و آمریکا) بعنوان بخشی از امپریالیزم، گفتند که هیچ برگی از درخت نمی افتد، مگر انگلیس بخواهد! در هیچ نقطه زمین آفتاب نمی تابد، مگر امپراطوری بریتانیا باشد. اما بریتانیا چنان ضعیف شد که نه تنها: از هندوستان و آفریقا بیرون انداخته شد، بلکه جزیره کوچک آن هم چهار قدرت مدعی پیدا کرد. آنها که نمی خواستند به وجود خدا اعتراف کنند، این بار ایران را جایگزین کردند. اکنون اگر بمبی در جده منفجر شود، دست ایران در کار است! اگر در آرژانتین ساختمانی آتش بگیرد، ایرانی هامسئول هستند. اگر بایدن انتخاب شود، این ایرانی ها هستند که در انتخاب  آمریکا دخالت کرده اند. اگر ایرلند شورش کند، از اسمش معلوم است سرزمین ایرانی ها است. اما ایران به خود مغرور نیست، که در این وادی بی دینی برود. بارها مسئولین اعلام کردند که: اداره جهان به دست خداست. امام خمینی ره در سال 1361 اعلام کرد که: خرمشهر را خدا آزاد کرد. در طبس شن ها مامور شدند: آمریکا را شکست بدهند! دشمنان سعی کردند کاری کنند، که او حرفش را پس بگیرد! و به قدرت آمریکا یا انگلیس اعتراف کند. لذا هاشمی را وسیله قرار دادند، تا مذاکره را شروع کند. ولی امام تا شنیدند هواپیمایی از امریکا برای مذاکره می اید، تشری زدند و گفتند آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند! با همین حرف هواپیما در فضای ترکیه دور زد و برگشت. ولی مانند شیطان که هر بار وسوسه می کند، دست بردار نبودند. همیشه دعوت به مذاکره می کردند، تا  قدرت پوشالی خود را به رخ بکشند، که ایران مجبور شود از خدا دست برداشته، به آنها کرنش کند. باند هاشمی جام زهر نوشاندند، تا این رهبر عزیز را از میان بردارند، بلکه ایران تسلیم مذاکره شود. اما این حسرت را به گور بردند! زیرا یکبار هم که مذاکره کردند برجام را پاره نمودند، تا ایران را در شرایط سخت قرار دهند، که دست از خدا بردارد. ولی قدرت خداوند در همه جا پشتیبان ایران بود! منابع نفتی و گازی یکی پس از دیگری کشف شدند، و ایران در راس همه ثروتمندان و قدرتمندان قرار گرفت. خناسان وسوسه گر ساکت نبودند، از اینهمه قدرت و ثروت در عذاب بودند. افغانستان  و پاکستان عزیز را وادار کردند: که گدایان زیادی به ایران بفرستند، تا با صحنه سازی عکس هایی از انها گرفته، بنام ایرانی همه جا پخش کنند و بگویند: که ایران با تمام قدرت و ثروت، مردمش گدایی و زباله گردی می کنند! سیاهنمایی را به جایی رساندند، که باند هاشمی با اینکه دیگر هاشمی را نداشت، دست به اختلاس و احتکار بزند، و به نام مسئولین ایران، مردم را ناراضی کند. ولی مردم با برگزاری جشنهای شب یلدا و نوروز، همه تبلیغات آنها را حنثی کرده، محتکران و مفسدان به دار آویختند.  آنان به حمایت از دزدان و محتکران ادعای حقوق بشری کردند.