سیستم بازار در هر کشوری بنا به شرایط: محلی و قومی و قبیله ای فرق می کند. اما عده ای به این مسئله توجه نمی کنند! قبلا در مورد زبان و لباس هم چنین تصوری بود. تمدن غربی می خواست همه متحدالشکل باشند! به یک زبان حرف بزنند، یک جور لباس بپوشند و یک جور هم فکر کنند. درست مثل آدم های ماشینی یا آدمک های هوشمند. کرونا ویروس را هم ساختند، تا هرکس دگراندیش یا دگرپوش یا دیگر گویش بود، از بین برود و همه جهان یکدست شوند. اما دیدیم که امسال، سازمان ملل روز جهانی زبان مادری اعلام کرد! این یعنی تکثر حداکثری: در مقابل یکپاچگی حداکثری گذشته. وقتی ما بپذیریم که در زبان مختلف هستیم، و باید به این اختلاف احترام بگذاریم! راه برای دیگر امتیازات هم باز می شود: مردم مختار هستند لباس مادری بپوشند، آزاد هستند تفکر بومی خود را داشته باشند. اما اقتصاد هنوز به این بلوغ نرسیده! یعنی جهان غرب یا جهان دلار! چیزی بنام بازار مادری یا محلی نمی شناسد، و همه را در بورس خلاصه کرده است.
در حالیکه همه کشورها نسبت به بورس بدبین هستند، و در مقابل آن مقاومت می کنند. مهمترین دلیل مقاومت مردم در مقابل بورس، نامشخص بودن روند آن است زیرا: با یک تنش سیاسی بالا پایین می شود. یا قدرتهای فرامنطقه ای در ان اعمال نفوذ می کنند، و گاهی جنگها فقط برای: پایین آمدن بورس است. مردم این را می فهمند: در حالیکه مسئولین بورس خود را به نفهمی زده، و فقط خواهان یکپارچه سازی همه معاملات هستند. به همین جهت بورس و فرا بورس و بورس نفت و بوررس کالا و غیره به راه انداختند! تا کاملا فراگیر شود. چون خودشان ایجاد کننده تنش هستند، و از رانت اطلاعاتی برخوردارند، همیشه شاخص بورس آنطور که آنها می خواهند: تغییر می کند. مهمترین کالای بورس نفت ومشتقات آن می باشند که: همیشه درسطح جهانی بصورت لحظه ای مخابره می شوند. و دیده می شود که در ان، نقش تولید کننده ها کاملا خالی است. رهبری معظم انقلاب هم یکبار اشاره فرمودند که: نفت تولیدش به دست ما است، ولی فروش یا قیمت آن به دست ما نیست! و لذا تعادلی بودن بازار یا آزاد بودن، عرضه و تقاضا کاملا زیر سوال است. بطوریکه همه میدانند بازار آزاد و عرضه وتقاضا، فقط در کتاب ها برای گول زدن دانشجویان است. امروز در همایش فولاد صراحتا گفته شد که : مشتریان فولاد، به تولید کننده ها می گویند: ما حاضریم قیمت بالاتر از بورس از شما بخریم، ولی داخل بورس نشویم! وقتی سود آورترین شرکتهای تولیدی، این چنین تفکری داشته باشند طبیعی است که: بازار و بورس دشمن یکدیگر می شوند. از سوی دیگر نفوذ شرکتهای چند ملیتی در بورس، به دنبال سیطره دائمی بر این بازار است، و آن را یکپارچه و با مدیریت خود می خواهد. آنها می گویند هرچه تعداد افراد در بورس بیشتر شود، به نقطعه تعادل نزدیکتر می شویم! در حالیکه برعکس است، تعداد بیشتر بازار را آشفته تر کرده، و راه را برای اعمال قدرت باز می کند. بطور مثال شاهد بازی با قیمت سهام عدالت بودیم. با دخالت دولت و آزاد سازی آنها، قیمت بالا رفت: نیم میلیون سرمایه سهامداران تا 26میلیون یعنی 52 برابر رسید. چرا که بانکها می خواستند: این سهام را از دست مردم خارج کنند، لذا قیمت های اغوا کننده می دادند. ولی وقتی اکثریت مردم خواهان مدیریت و مالکیت سهام خود شدند، قیمت ها فروکش کرد و به زیر 9میلیون رسید. پس سهام دار هم مانند نفت صاحب واقعی سهام نیست. اراده او برای تملک داراییهایش متزلزل است. لذا باید دست از تمرکز گرایی بازار برداشت،و اجازه داد مردم به روش خود معامله کنند. قانون نظارت عمومی در اسلام، همین بیان دارد.
Steel, iron and copper crush the stock market!
The market system in each country differs according to the conditions: local, ethnic and tribal. But some do not pay attention to this issue! It used to be the same idea about language and clothing. Western civilization wanted everyone to be uniform! Speak the same language, dress the same way and think the same way. Just like car people or smart people. They also created the corona virus, so that anyone who was dissident or disguised or in another dialect would be wiped out and the whole world would be one. But we saw that this year, the United Nations declared World Mother Language Day! This means maximum plurality: as opposed to the maximum integrity of the past. When we accept that we are in a different language, and we must respect this difference! The way is open for other privileges as well: people are free to wear motherly clothes, they are free to have their own indigenous thinking. But the economy has not yet reached this maturity! That is, the Western world or the world of dollars! It does not know anything called the native or local market, and has summed it all up in the stock market. While all countries are pessimistic about the stock market, and resist it. The most important reason for the people"s resistance to the stock market is the uncertainty of its process because: it goes down with a high political tension. Or supra-regional powers infiltrate it, and sometimes wars are just to bring the stock market down. People understand this: while stock market officials are misunderstood, and just want to integrate all trades. That is why they launched stock exchanges, over-the-counter exchanges, oil exchanges, commodity exchanges, etc. To be completely pervasive. Because they themselves create tension, and have information rents, the stock market index always changes as they wish. The most important commodities of the oil exchange and its derivatives are: They are always transmitted instantly on a global scale. And it can be seen that the role of producers is completely empty. The Supreme Leader of the Revolution once pointed out that: oil is produced by us, but its sale or price is not in our hands! Therefore, whether the market is balanced or free, supply and demand is completely in question. As everyone knows, the free market and supply and demand are only in books to deceive students. Today at the steel conference, it was explicitly stated that: Steel customers tell the producers: We are ready to buy a price higher than the stock exchange from you, but we will not enter the stock exchange! When the most profitable manufacturing companies think like this, it is natural that: the market and the stock market become enemies of each other. On the other hand, the influence of multinational companies in the stock market seeks permanent domination of this market, and it wants it to be integrated and managed. They say that the more people in the stock market, the closer we get to the equilibrium point! On the contrary, it confuses more markets, paving the way for power. For example, we saw a game with the stock price of justice. With the intervention of the government and their release, the price went up: half a million shareholders" capital increased to 26 million, ie 52 times. Because the banks wanted to take these shares out of the hands of the people, so they gave seductive prices. But when the majority of people wanted to manage and own their shares, prices dropped to below 9 million. So the shareholder, like oil, is not the real owner of the stock. His will to acquire his assets is shaky. Therefore, market centralism must be abandoned, and people must be allowed to trade in their own way. The law of public oversight in Islam states the same thing.
الحدید والصلب والنحاس یسحقون البورصة !
یختلف نظام السوق فی کل دولة حسب الظروف: محلی وعرقی وقبلیة. لکن البعض لا ینتبه لهذه المسألة! کانت نفس الفکرة عن اللغة والملابس. أرادت الحضارة الغربیة أن یکون الجمیع موحدًا! تحدث بنفس اللغة وارتداء الملابس بنفس الطریقة وفکر بنفس الطریقة. تمامًا مثل الأشخاص فی السیارات أو الأشخاص الأذکیاء. کما أنهم خلقوا فیروس کورونا ، بحیث یتم القضاء على کل من کان منشقًا أو متنکرًا أو بلهجة أخرى ویکون العالم کله واحدًا. لکننا رأینا أنه هذا العام أعلنت الأمم المتحدة الیوم العالمی للغة الأم! هذا یعنی أقصى قدر من التعددیة: على عکس أقصى درجات النزاهة فی الماضی. عندما نقبل أننا بلغة مختلفة ، وعلینا أن نحترم هذا الاختلاف! الطریق مفتوح لامتیازات أخرى أیضًا: یتمتع الناس بحریة ارتداء ملابس الأمومة ، وهم أحرار فی أن یکون لهم تفکیرهم الأصلی. لکن الاقتصاد لم یصل بعد إلى هذا النضج! أی العالم الغربی أو عالم الدولارات! لا یعرف أی شیء یسمى السوق المحلی أو المحلی ، وقد لخص کل ذلک فی سوق الأسهم. بینما کل الدول متشائمة بشأن البورصة وتقاومها. إن أهم سبب لمقاومة الناس لسوق الأوراق المالیة هو عدم الیقین فی عملیتها لأنها تنخفض مع توتر سیاسی شدید. أو تتسلل إلیها القوى فوق الإقلیمیة ، وفی بعض الأحیان تکون الحروب فقط لإسقاط البورصة. یفهم الناس هذا: بینما یُساء فهم مسؤولی البورصة ، ویریدون فقط دمج جمیع التداولات. لهذا السبب أطلقوا البورصات ، والتبادلات خارج البورصة ، وبورصات النفط ، وبورصات السلع الأساسیة ، إلخ. أن تکون منتشرة بشکل کامل. لأنهم هم أنفسهم یخلقون التوتر ، ولدیهم إیجارات المعلومات ، یتغیر مؤشر سوق الأسهم دائمًا کما یحلو لهم. أهم سلع بورصة النفط ومشتقاته هی: یتم نقلها دائمًا على الفور على نطاق عالمی. ویمکن ملاحظة أن دور المنتجین فارغ تمامًا. لقد أشار المرشد الأعلى للثورة مرة إلى أن: النفط من إنتاجنا ، ولکن بیعه أو سعره لیس بأیدینا! لذلک ، سواء کان السوق متوازنًا أو حرًا ، فإن العرض والطلب موضع تساؤل تمامًا. کما یعلم الجمیع ، فإن السوق الحرة والعرض والطلب موجودان فقط فی الکتب لخداع الطلاب. الیوم فی مؤتمر الصلب ، تم النص صراحة على أن: عملاء الصلب یقولون للمنتجین: نحن مستعدون لشراء سعر أعلى من البورصة منک ، لکننا لن ندخل البورصة! عندما تفکر شرکات التصنیع الأکثر ربحیة على هذا النحو ، فمن الطبیعی أن یصبح السوق وسوق الأسهم أعداء لبعضهما البعض. من ناحیة أخرى ، فإن تأثیر الشرکات متعددة الجنسیات فی سوق الأوراق المالیة یسعى إلى الهیمنة الدائمة على هذا السوق ، وترید دمجه مع إدارته. یقولون أنه کلما زاد عدد الأشخاص فی سوق الأسهم ، اقتربنا من نقطة التوازن! على العکس من ذلک ، فإنها تربک المزید من الأسواق ، مما یمهد الطریق للسلطة. على سبیل المثال ، شاهدنا لعبة بسعر السهم للعدالة. وبتدخل الحکومة والإفراج عنها ارتفع السعر: زاد رأس مال نصف ملیون مساهم إلى 26 ملیون ، أی 52 مرة. لأن البنوک أرادت إخراج هذه الأسهم من أیدی الناس ، لذلک أعطوا أسعارًا مغریة. ولکن عندما أراد غالبیة الناس إدارة وامتلاک أسهمهم ، انخفضت الأسعار إلى أقل من 9 ملایین. لذا فإن المساهم ، مثل النفط ، لیس المالک الحقیقی للسهم. إرادته فی الحصول على أصوله متزعزعة. لذلک ، یجب التخلی عن مرکزیة السوق ، ویجب السماح للناس بالتداول بطریقتهم الخاصة. ینص قانون الرقابة العامة فی الإسلام على نفس الشیء.
¡El acero, el hierro y el cobre aplastan la bolsa!
El sistema de mercado en cada país difiere según las condiciones: local, étnico y tribal. ¡Pero algunos no prestan atención a este tema! Solía ??ser la misma idea sobre el idioma y la ropa. ¡La civilización occidental quería que todos fueran uniformes! Habla el mismo idioma, vístete de la misma manera y piensa de la misma manera. Al igual que la gente del automóvil o la gente inteligente. También crearon el virus corona, de modo que cualquiera que fuera disidente o disfrazado o en otro dialecto sería eliminado y el mundo entero sería uno. ¡Pero vimos que este año, las Naciones Unidas declararon el Día Mundial de la Lengua Materna! Esto significa máxima pluralidad: en contraposición a la máxima integridad del pasado. Cuando aceptamos que estamos en un idioma diferente, ¡debemos respetar esta diferencia! El camino también está abierto para otros privilegios: la gente es libre de usar ropa de madre, es libre de tener su propio pensamiento indígena. ¡Pero la economía aún no ha alcanzado esta madurez! Es decir, ¡el mundo occidental o el mundo de los dólares! No conoce nada llamado mercado nativo o local, y lo ha resumido todo en la bolsa de valores. Si bien todos los países son pesimistas sobre el mercado de valores, y se resisten. El motivo más importante de la resistencia del pueblo a la bolsa es la incertidumbre de su proceso porque: baja con una alta tensión política. O las potencias suprarregionales se infiltran en él y, a veces, las guerras son solo para hacer caer el mercado de valores. La gente entiende esto: mientras que los funcionarios del mercado de valores son incomprendidos y solo quieren integrar todas las operaciones. Es por eso que lanzaron bolsas de valores, bolsas de valores, bolsas de petróleo, bolsas de productos básicos, etc. Ser completamente omnipresente. Debido a que ellos mismos crean tensión y tienen rentas de información, el índice bursátil siempre cambia como lo desean. Los commodities más importantes del mercado petrolero y sus derivados son: Siempre se transmiten instantáneamente a escala global. Y se puede ver que el rol de los productores está completamente vacío. El Líder Supremo de la Revolución señaló una vez que: ¡el petróleo lo producimos nosotros, pero su venta o precio no está en nuestras manos! Por tanto, tanto si el mercado está equilibrado como si es libre, la oferta y la demanda están completamente en duda. Como todo el mundo sabe, el mercado libre y la oferta y la demanda solo están en los libros para engañar a los estudiantes. Hoy, en la conferencia del acero, se declaró explícitamente que: Los clientes del acero les dicen a los productores: ¡Estamos listos para comprarles un precio más alto que el de la bolsa de valores, pero no ingresaremos en la bolsa de valores! Cuando las empresas manufactureras más rentables piensan así, es natural que: el mercado y la bolsa se conviertan en enemigos entre sí. Por otro lado, la influencia de las empresas multinacionales en el mercado de valores busca el dominio permanente de este mercado, y quiere integrarlo con su gestión. ¡Dicen que cuanta más gente haya en el mercado de valores, más nos acercaremos al punto de equilibrio! Al contrario, confunde más mercados, allanando el camino para el poder. Por ejemplo, vimos un juego con el precio de las acciones de la justicia. Con la intervención del gobierno y su liberación, el precio subió: medio millón de capital social aumentó a 26 millones, es decir 52 veces. Como los bancos querían quitarle estas acciones de las manos a la gente, dieron precios seductores. Pero cuando la mayoría de la gente quería administrar y poseer sus acciones, los precios cayeron por debajo de los 9 millones. Por tanto, el accionista, como el petróleo, no es el verdadero propietario de las acciones. Su voluntad de adquirir sus activos es inestable. Por lo tanto, se debe abandonar el centralismo del mercado y se debe permitir que las personas comercian a su manera. La ley de supervisión pública en el Islam establece lo mismo.