سالها است که داستانها و سریالها و فیلم ها ساخته اند که: یک قهرمان موفق می شود ملکه را از دست غول ها نجات دهد. هنوز هم بازی های زیادی وجود دارد که در آن: گیمر قهرمان کسی است که بتواند همه غولها را شکست! و شاهزاده یا ملکه اسیر را نجات دهد: تا به امتیاز لازم دست پیدا کند. آنها و همه مردم که اینها را می بینند، نمی دانند به سفارش چه کسی ساخته و هدف ان چیست! باید به شما بگویم که داستان ملکه انگلیس است. او که 94 سال دارد، اخیرا واکسن را دریافت کرده ولی گفته: برخی پزشکان بیماران کوید 19 را می کشند. این جمله که توانسته از سانسور عجیب امپراطوری رسانه ها درز کند، و بی بی سی آن را نقل کرده نشان می دهد: که وضعیت ملکه انگلیس خوب نیست!
وی در میان غول های اقتصادی و سیاسی گیر افتاده، و هنوز کسی نتوانسته او را نجات دهد. راه نجات او شکستن همه غول ها است، زیرا برخی غولها پول فراروان می دهند، تا ملکه در خوشی زندگی کند! ولی او تمایل دارد که انگلستان را از دست این غولها نجات دهد. مبارزه بی امان او با استعمار انگلیس، به این دلیل است که وی در ابتدا تصور می کرد: استعمار به معنی عمران و آبادی است، لذا بسیار کوشید تا به کشورهای فقیر کمک کند. اما نزدیکان او از این نیت سوء استفاده کرده، بجای عمران واقعی به غارت پرداختند. حتی برای اینکه راه خود را توجیه کنند،الماس دریای نور ایران را، بر تاج او گذاشتند تا نشان دهند که او هم: از غارت کردن ثروت های افسانه ای ایران و هند، حمایت می کند ولی او هرگز ان را بر سر نگذاشت! همیشه با کلاه و دستکش معمولی بین مردم ظاهر می شد، تا حجابش را حفظ کند. وی جرات کرد و شجره نامه خود را هم منتشر نمود که: بسیاری از مطبوعات هم درج کردند، ولی بعد آن را مسخره کرده و گفتند که جعلی است! زیرا ملکه بارها گفته بود که: از اصفهان خوشش می آید، و دوست دارد در اصفهان زندگی کند. شجره او هم به چند نسل به اصفهان می رسد: زیرا اصفهانیها از افراد موثر در فتح اسپانیا بودند، با اینکه نام آنجا آندلس بود، مردم ترجیح دادند به نام اصفهانیها باشد! و از سادات اصفهان که در اسپانیا بودند، تعدادی هم به انگلیس مهاجرت کردند. و این خط سیر در شجره نامه ایشان دیده می شود. لذا بر همه قهرمانان بازی! لازم است وقتی بزرگتر شدند، یا توانایی به دست آوردند بروند: ملکه را از میان غولها نجات داده، به اصفهان یا تهران که مورد علاقه اش ببرند. داستان ایشان بسیار شبیه داستان زادگاه حضرت علی است! کعبه یعنی خانه خدا، محل تولد حضرت علی است، ولی غولهای سیاسی و اقتصادی آل سعود، آن را محاصره کرده و از دسترس همه خارج نموده اند. این ستون یا گوشه خانه کعبه، هر سال شب میلاد حضرت علی ع، مانند همان موقع شکافته می شود! ولی آل سعود فوری افرادی را می گمارد: تا آن را تعمیر و رنگ آمیزی کنند، که هیچکس خبر دار نشود. باید از این موضوع هم، فیلم و سریال و تئوری بازی ساخت! و کودکان را برای نجات زادگاه امیر المومنین آگاه کرد. زیرا بزرگتر ها که نتوانستند کاری کنند! شاید این بچه ها بتوانند بزرگتر شدند، کاری بکنند. امام خمینی هم وقتی داشت تبعید می شد: در جواب سوال: یاران شما کجاست؟ فرمود یاران من در قنداق ها هستند! معلوم شد نوزادان 15خرداد 1342 همان جوانان انقلابی بهمن 1357 و رزمندگان جنگ تحمیلی تا 1367بودند. امید ما هم بعد از خدا، به کودکان است تا فریب غول های نفتی آل سعود را نخورند! مبارزه کرده و زادگاه حضرت علی را نجات دهند. البته تعدادی از حجاج با جرات توانستند: با شعار یا علی، مروه و صفا را پر کنند! ولی این کفایت نمی کند باید مانند: یمنی ها آل سعود را در خانه بکشند.
Save the Queen of England!
For years, stories, series and movies have made: A hero manages to save the queen from the giants. There are still many games in which: The hero gamer is the one who can defeat all the giants! And save the captive prince or queen: to gain the necessary points. They and all the people who see this do not know who commissioned it and what its purpose is! I have to tell you that it is the story of the Queen of England. The 94-year-old recently received the vaccine but said some doctors were killing patients with Quid 19. This sentence, which was leaked from the strange censorship of the media empire, and quoted by the BBC, shows: that the situation of the Queen of England is not good! He is trapped among the economic and political giants, and no one has been able to save him yet. The way to save her is to defeat all the giants, because some giants pay a lot of money to make the queen live happily! But he wants to save England from these giants. His relentless struggle against British colonialism is because he initially thought that colonialism meant development, so he worked hard to help poor countries. But his relatives took advantage of this intention and looted instead of the real building. Even to justify their way, they placed the diamond of the Sea of ??Light of Iran on his crown to show that he too: supports the plundering of the legendary wealth of Iran and India, but he never left it! He always appeared among the people with ordinary hats and gloves, in order to keep his hijab. He dared to publish his genealogy: Many presses also included it, but then they made fun of it and said that it was fake! Because the queen had said many times that: she likes Isfahan, and likes to live in Isfahan. His genealogy goes back to Isfahan for several generations: because the people of Isfahan were one of the influential people in the conquest of Spain, even though its name was Andalusia, people preferred it to be named after the people of Isfahan! And some of the Sadats of Isfahan, who were in Spain, immigrated to England. And this trajectory can be seen in his genealogy. So on all the heroes of the game! They need to go when they grow up, or when they have the ability: save the queen from the giants, take her to Isfahan or Tehran, which is her favorite. His story is very similar to the story of Imam Ali"s birthplace! The Kaaba, the house of God, is the birthplace of Imam Ali, but the political and economic giants of Al-Saud have surrounded it and made it out of reach of everyone. This pillar or corner of the Kaaba is split every year on the night of the birth of Imam Ali (as)! But Al-Saud immediately appoints people: to repair and paint it, so that no one knows. It is necessary to make movies, series and game theory from this subject as well! And informed the children to save the birthplace of Amir al-Mu"minin. Because the elders could not do anything! Maybe these kids can grow up, do something. Imam Khomeini was also in exile when he was: In response to the question: Where are your companions? He said, "My friends are in the butts!" It turned out that the babies of June 6, 1963 were the same revolutionary youth of February 1978 and the warriors of the imposed war until 1988. Our hope, after God, is for the children not to be deceived by the oil giants of Al-Saud! Fight and save the birthplace of Imam Ali. Of course, a number of pilgrims were able to dare to fill Marwa and Safa with slogans or Ali! But this is not enough. They should kill Al-Saud at home, like the Yemenis.
انقذوا ملکة إنجلترا !
لسنوات ، صنعت القصص والمسلسلات والأفلام: تمکن البطل من إنقاذ الملکة من العمالقة. لا یزال هناک العدید من الألعاب التی: اللاعب البطل هو الذی یمکنه هزیمة جمیع العمالقة! وحفظ الأمیر أو الملکة الأسیر: لکسب النقاط اللازمة. هم وکل من یرون هذا لا یعرفون من أمر به وما الغرض منه! علی أن أخبرک أنها قصة ملکة إنجلترا. تلقى الرجل البالغ من العمر 94 عامًا اللقاح مؤخرًا ، لکنه قال إن بعض الأطباء یقتلون المرضى بـ Quid 19. هذه الجملة التی تم تسریبها من رقابة الإمبراطوریة الإعلامیة الغریبة ، والتی نقلتها البی بی سی ، تبین: أن وضع ملکة إنجلترا لیس جیدًا! إنه محاصر بین العمالقة الاقتصادیین والسیاسیین ولم یتمکن أحد من إنقاذه بعد. إن طریقة إنقاذها هی هزیمة جمیع العمالقة ، لأن بعض العمالقة یدفعون الکثیر من المال لجعل الملکة تعیش بسعادة! لکنه یرید إنقاذ إنجلترا من هؤلاء العمالقة. کان نضاله الدؤوب ضد الاستعمار البریطانی لأنه اعتقد فی البدایة أن الاستعمار یعنی التنمیة ، لذلک عمل بجد لمساعدة الدول الفقیرة. لکن أقاربه استغلوا هذه النیة ونهبوا البناء بدلا من الحقیقی. وحتى لتبریر طریقهم ، وضعوا ماسة بحر نور إیران على تاجه لیُظهروا أنه أیضًا: یدعم نهب الثروة الأسطوریة لإیران والهند ، لکنه لم یترکها أبدًا! کان یظهر دائما بین الناس بقبعات وقفازات عادیة لیحافظ على حجابه. تجرأ على نشر سلسلة نسبه: تضمنته مطابع کثیرة أیضًا ، لکنهم سخروا منها وقالوا إنها مزیفة! لأن الملکة قالت مرات عدیدة: إنها تحب أصفهان ، وتحب العیش فی أصفهان. یعود أصله إلى أصفهان لعدة أجیال: لأن أهل أصفهان کانوا من الأشخاص المؤثرین فی فتح إسبانیا ، رغم أن اسمها کان الأندلس ، فقد فضل الناس تسمیتها على اسم شعب أصفهان! وهاجر بعض السادات من أصفهان الذین کانوا فی إسبانیا إلى إنجلترا. ویمکن رؤیة هذا المسار فی أنسابه. هکذا کل أبطال اللعبة! إنهم بحاجة للذهاب عندما یکبرون ، أو عندما یکون لدیهم القدرة: إنقاذ الملکة من العمالقة ، اصطحابها إلى أصفهان أو طهران ، وهی المفضلة لدیها. قصته تشبه إلى حد بعید قصة مسقط رأس الإمام علی! الکعبة بیت الله هی مسقط رأس الإمام علی ، لکن عمالقة آل سعود السیاسیین والاقتصادیین أحاطوا بها وجعلوها بعیدة عن متناول الجمیع. ینقسم هذا العمود أو رکن الکعبة المشرفة کل عام لیلة ولادة الإمام علی (ع)! لکن آل سعود یعیّن الناس على الفور: لإصلاحها وطلائها حتى لا یعلم أحد. من الضروری صنع أفلام ومسلسلات ونظریة ألعاب من هذا الموضوع أیضًا! وأبلغوا الأبناء بإنقاذ مسقط رأس أمیر المؤمنین. لأن الشیوخ لا یستطیعون فعل أی شیء! ربما یستطیع هؤلاء الأطفال أن یکبروا ویفعلوا شیئًا کما کان الإمام الخمینی فی المنفى حین قال: رداً على سؤال: أین أصحابک؟ قال: أصدقائی فی مؤخرات! اتضح أن أطفال 6 یونیو 1963 هم نفس الشباب الثوری فی فبرایر 1978 ومحاربی الحرب المفروضة حتى عام 1988. أملنا بعد الله ألا ینخدع الأبناء بعمالقة نفط آل سعود! حارب وانقذ مسقط رأس الإمام علی. طبعا عدد من الحجاج استطاعوا أن یجرؤوا على ملء مروة والصفا بالشعارات أو علی! لکن هذا لا یکفی .. یجب أن یقتلوا آل سعود فی الوطن مثل الیمنیین.
Sábháil Banríon Shasana!
Le blianta, tá scéalta, sraitheanna agus scannáin déanta: Éiríonn le laoch an bhanríon a shábháil ó na fathaigh. Tá go leor cluichí ann fós: Is é an gamer laoch an ceann atá in ann na fathaigh go léir a ruaigeadh! Agus sábháil an prionsa nó an bhanríon faoi chuing: na pointí riachtanacha a fháil. Níl a fhios acu féin agus ag na daoine go léir a fheiceann é seo cé a choimisiúnaigh é agus cén aidhm atá leis! Caithfidh mé a rá leat gurb é scéal Bhanríon Shasana é. Fuair ??an fear 94 bliain d’aois an vacsaín le déanaí ach dúirt sé go raibh roinnt dochtúirí ag marú othair le Quid 19. Taispeánann an abairt seo, a sceitheadh ??ó chinsireacht aisteach impireacht na meán, agus a luaigh an BBC: nach bhfuil staid Bhanríon Shasana go maith! Tá sé gafa i measc na bhfathach eacnamaíochta agus polaitiúla, agus níor éirigh le duine ar bith é a shábháil fós. Is é an bealach chun í a shábháil ná na fathaigh go léir a ruaigeadh, toisc go n-íocann roinnt fathaigh go leor airgid chun go mbeidh an bhanríon beo go sona sásta! Ach tá sé ag iarraidh Sasana a shábháil ó na fathaigh seo. Is é an streachailt gan staonadh atá aige i gcoinne coilíneachas na Breataine ná gur cheap sé i dtosach gur forbairt a bhí i gceist leis an gcoilíneachas, agus mar sin d’oibrigh sé go crua chun cabhrú le tíortha bochta. Ach bhain a ghaolta leas as an rún seo agus loit siad in áit an fhoirgnimh réadaigh. Fiú amháin chun a gcosán a chosaint, chuir siad diamant Mhuir Solais na hIaráine ar a choróin chun a thaispeáint go bhfuil sé freisin: tacaíonn sé le creachadh shaibhreas finscéalach na hIaráine agus na hIndia, ach níor fhág sé riamh é! Bhí sé i gcónaí i measc na ndaoine le gnáth-hataí agus lámhainní, d’fhonn a hijab a choinneáil. Ba bhreá leis a ghinealas a fhoilsiú: Chuir go leor cófraí ??é san áireamh freisin, ach ansin bhain siad sult as agus dúirt siad go raibh sé falsa! Mar gheall go ndúirt an bhanríon go leor uaireanta: is maith léi Isfahan, agus is maith léi cónaí in Isfahan. Téann a ghinealas ar ais go Isfahan ar feadh roinnt glúnta: toisc go raibh muintir Isfahan ar cheann de na daoine tionchair i dtrácht na Spáinne, cé gurbh é Andalucía an t-ainm a bhí air, b’fhearr le daoine go n-ainmneofaí é i ndiaidh mhuintir Isfahan! Agus chuaigh cuid de Sadats Isfahan, a bhí sa Spáinn, ar imirce go Sasana. Agus is féidir an trajectory seo a fheiceáil ina ghinealas. Mar sin ar laochra uile an chluiche! Caithfidh siad imeacht nuair a fhásfaidh siad aníos, nó nuair a bhíonn an cumas acu: an bhanríon a shábháil ó na fathaigh, í a thabhairt go Isfahan nó Tehran, an ceann is fearr léi. Tá a scéal an-chosúil le scéal áit bhreithe Imam Ali! Is é an Kaaba, teach Dé, áit bhreithe Imam Ali, ach tá fathaigh pholaitiúla agus eacnamaíocha Al-Saud timpeall air agus é sroichte ag gach duine. Roinntear an colún nó an choirnéal seo den Kaaba gach bliain ar oíche bhreith Imam Ali (mar)! Ach ceapann Al-Saud daoine láithreach: é a dheisiú agus a phéinteáil, ionas nach mbeidh a fhios ag éinne. Is gá teoiric scannáin, sraithe agus cluiche a dhéanamh ón ábhar seo freisin! Agus chuir siad in iúl do na páistí áit bhreithe Amir al-Mu"minin a shábháil. Toisc nach bhféadfadh na sinsir aon rud a dhéanamh! B"fhéidir gur féidir leis na páistí seo fás suas, rud a dhéanamh. Bhí Imam Khomeini ar deoraíocht freisin nuair a bhí sé: Mar fhreagra ar an gceist: Cá bhfuil do chompánaigh? Dúirt sé, "Tá mo chairde sna bunanna!" Tharla sé gurb iad leanaí an 6 Meitheamh, 1963 an óige réabhlóideach céanna i mí Feabhra 1978 agus laochra an chogaidh fhorchurtha go dtí 1988. Is é an dóchas atá againn, tar éis Dé, nach meallfaidh fathaigh ola Al-Saud na páistí! Troid agus sábháil áit bhreithe Imam Ali. Ar ndóigh, bhí roinnt oilithrigh in ann leomh Marwa agus Safa a líonadh le slogáin nó Ali! Ach ní leor é seo. Ba chóir dóibh Al-Saud a mharú sa bhaile, cosúil leis na hÉimin.