سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ندای ماهین

ندای بازسازی بقیع شریف

بلحاظ ژئوپلیتیک، ایران کشوری است که درمرکز دنیا قرار دارد! شکل قلب است و قلب جهان هم محسوب می شود. لذا همیشه مردمانی ثابت داشته و استابلیتی محکمی را تجربه کرده است. همه اقوام دنیا لا اقل یکبار مهاجرت کرده اند، آنهم از ایران! ژن ایران در تمامی مردم دنیا هست، پدران آنها مدتی ساکن بوده اند. ولی افزایش جمعیت، و ثابت بودن امکانات، باعث شد ایران را ترک کنند. ابتدا خوشحال بودند! زیرا فکر می کردند در جاهای دیگر بهتر زندگی خواهند کرد. اما پس از مدتی می دیدند: چه جواهری را از دست داده اند، لذا تمایل به بازگشت پیدا می کردند. انگیزه بازگشت آنان به دو صورت تجلی می کرد: اول هجوم گسترده، مانند حمله رومیها از غرب، مغولها از شرق، روسها از شمال و اعراب از جنوب.

که به دلیل علاقه به ایران، معمولا ماندگار شده و خود را ایرانی معرفی کرده، به زبان پارسی کمک می کردند. در بقیه زمان ها، بصورت ترور بوده: جنگ های کوچک یا محدود بخاطر انتقال قدرت. مثلا حملات اول انقلاب به نام اقوام کرد، ترک و بلوچ و ترکمن و خلق عرب در این راستا بوده. آنها برای ترک محل سکونت، جنگ نمی کردند بلکه برای نفوذ در ارکان دولت مرکزی و: با هدف حذف فیزیکی مخالفان، این کار را می کردند. لذا بعد از انقلاب اسلامی لایه های مختلفی برحسب زمان خود، برای ترور تشکیل شد. که کلانشهر ها، برای تاثیر گذاری روی پایتخت انجام میداد. از ترور شخصیت تا ترور فیزیکی. مثلا جوکهایی که برای ترکها ساخته بودند! زیرا معتقد بودند ترکها بدون خونریزی، تهران را گرفته اند. اما تئوری وحدت ( همه باهم) امام خمینی، این توطئه ها را که بنام اقوام بود خنثی کرد. در دوران جنگ، لایه دوم، ترور با ابزار دشمن بود. یعنی منفاقین و تشکیلات مشابه، با حضور در جبهه ها، عناصر موثر را شناسایی و در بزنگاه، گرای او را می دادند تا با خمپاره بعثی ها، به شهادت برسد یا آنها را از پشت با تیر می زدند. وقتی جنگ به پایان خود نزدیک می شد، لایه سوم، ترور سمی یا مواد شیمیایی بود. امام خمینی هم فرمود: جام زهر قبول قطعنامه را سر کشیدم. بعد از جنگ به عنوان سازندگی، لایه چهارم ترور شکل گرفت: ابتدا همه عناصر حزب اللهی را شناسایی و از کار اخراج کرده! سپس در مسیر خانه آنها را ترور می کردند. مانند ترور شهید لاجوردی و امثال آن. در دوران خاتمی مسیر عوض شد، لایه پنجم به عنوان گفتگوی تمدن ها، انقلابیون را حذف و آنها ترور کردند که بعد به قتل های زنجیره ای معروف شد. در همه این لایه ها، رد پای حجاریان، تاج زاده و بهزاد نبوی، بخوبی قابل تعقیب است. این بار احمدی نژاد دست آنها را رو کرد. چون خودش در اعدام های اولیه انقلاب نقش داشت، می دید: همه کسانی که ترور می شوند، یک مشخصه دارند: بقول تاجزاده یا بهزاد نبوی: خمینی پرست بودند. لذا راس آن را نشانه رفت، با ابراز کینه توانست اعتماد مردم را جلب کند. وی روز اول هیات دولت، صندلی ریاست جمهوری خاتمی را با چاقو پاره کرد! ولی نتوانست خاتمی را از کاخ سعد آباد بیرون کند. لذا خاتمی و کروبی و دیگر کاخ نشینان، درصدد بر آمدند تا لایه ششم را برای ترور شخصیت ها ایجاد کنند. برای همین دنبال کسی گشتند که: بتواند با احمدی نژاد مقابله کند و آن کسی نبود جز: همشهری اش! در زمان بعد از احمدی نژاد، ترور ها شکل منظم تری گرفت: کلیه افراد شناسایی شده و از طریق برجام، در اختیار اسرائیل قرار می گرفت. و اسرائیل آنها را ترور می کرد! البته به نظر می رسد: نام اسرائیل هم مانند منافقین، فقط یک برند بود. یعنی جوخه های ترور زیر نظر تاج زاده و بهزاد نبوی، آنها را ترور می کردند و تقصیر اسرائیل می گذاشتند

Layers of terror in Iran 2

Geopolitically, Iran is a country in the center of the world! It is the shape of the heart and the heart of the world. Therefore, it has always had stable people and experienced strong stability. All nations of the world have migrated at least once, from Iran! The Iranian gene is present in all people of the world, their fathers have lived there for some time. But population growth, and fixed facilities, forced them to leave Iran. At first they were happy! Because they thought they would live better elsewhere. But after a while, they saw: what a jewel they had lost, so they wanted to return. The motive for their return was manifested in two ways: first, the massive invasion, such as the Roman invasion from the west, the Mongols from the east, the Russians from the north, and the Arabs from the south. Because of their interest in Iran, they usually stayed and introduced themselves as Iranians and helped in Persian. The rest of the time, it was in the form of terror: small or limited wars over the transfer of power. For example, the first attacks of the revolution in the name of Kurdish, Turkish, Baluch, Turkmen and Arab peoples were in this direction. They did not fight to leave their place of residence, but to infiltrate the pillars of the central government with the aim of physically eliminating the opposition. Therefore, after the Islamic Revolution, different layers were formed for assassination according to their time. Which the metropolises did to influence the capital. From character assassination to physical assassination. For example, the jokes they made for the Turks! Because they believed that the Turks had taken Tehran without bloodshed. But Imam Khomeini"s theory of unity (all together) thwarted these conspiracies called tribes. During the war, the second layer was assassination with enemy tools. That is to say, the hypocrites and similar organizations, by appearing on the fronts, identified the effective elements and in Bezangah, gave him orientation in order to be martyred by the Ba"athist mortars, or shot them from behind. As the war drew to a close, the third layer was poisonous assassination or chemicals. Imam Khomeini also said: I took the cup of poison to accept the resolution. After the war as a construction, the fourth layer of terror was formed: first, it identified all the elements of Hezbollah and fired them! They were then assassinated on the way home. Like the assassination of Martyr Lajevardi and the like. Under Khatami, the course changed, the fifth layer, as the dialogue of civilizations, eliminated the revolutionaries and assassinated them, which later became known as serial killings. In all these layers, the footprints of Hajjarian, Tajzadeh and Behzad Nabavi can be well followed. This time, Ahmadinejad shook their hand. Because he himself was involved in the early executions of the revolution, he saw that all those who were assassinated had one characteristic: According to Tajzadeh or Behzad Nabavi: they were Khomeini worshipers. So Ross aimed it, expressing resentment and was able to gain people"s trust. On the first day of the cabinet, he tore Khatami"s presidency with a knife! But he could not get Khatami out of Saadabad Palace. Therefore, Khatami and Karroubi and other palace dwellers tried to create the sixth layer for assassinating the characters. That is why they were looking for someone who could confront Ahmadinejad, and that person was none other than his fellow citizen! In the post-Ahmadinejad era, assassinations became more systematic: all individuals were identified and handed over to Israel through the IAEA. And Israel was assassinating them! Of course, it seems: the name of Israel, like the hypocrites, was just a brand. That is, the assassination squads under the supervision of Tajzadeh and Behzad Nabavi assassinated them and blamed Israel.

طبقات الرعب فی إیران 2

من الناحیة الجیوسیاسیة ، إیران دولة تقع فی مرکز العالم! إنه شکل القلب وقلب العالم. لذلک ، کان لدیها دائمًا أشخاص مستقرون وشهدت استقرارًا قویًا. هاجرت کل دول العالم مرة واحدة على الأقل من إیران! الجین الإیرانی موجود فی جمیع شعوب العالم ، وقد عاش آباؤهم هناک لبعض الوقت. لکن الزیادة السکانیة واستقرار المنشآت دفعهم إلى مغادرة إیران. فی البدایة کانوا سعداء! لأنهم اعتقدوا أنهم سیعیشون بشکل أفضل فی مکان آخر. لکن بعد فترة ، رأوا: یا لها من جوهرة فقدوها ، لذلک أرادوا العودة. تجلى الدافع وراء عودتهم بطریقتین: أولاً ، الغزو الشامل ، مثل الغزو الرومانی من الغرب ، والمغول من الشرق ، والروس من الشمال ، والعرب من الجنوب. بسبب اهتمامهم بإیران ، کانوا عادةً ما یبقون ویقدمون أنفسهم على أنهم إیرانیون ویساعدون باللغة الفارسیة. أما باقی الوقت ، فقد کان على شکل إرهاب: حروب صغیرة أو محدودة على انتقال السلطة. على سبیل المثال ، کانت الهجمات الأولى للثورة باسم الشعوب الکردیة والأتراک والبلوش والترکمان والعربیة فی هذا الاتجاه. لم یقاتلوا من أجل مغادرة مکان إقامتهم ، ولکن للتسلل إلى أرکان الحکومة المرکزیة بهدف القضاء على المعارضة جسدیًا. لذلک ، بعد الثورة الإسلامیة ، تشکلت طبقات مختلفة للاغتیال حسب زمانها. وهو ما فعلته المدن الکبرى للتأثیر على العاصمة. من اغتیال الشخصیة إلى الاغتیال الجسدی. على سبیل المثال ، النکات التی أطلقوها على الأتراک! لأنهم اعتقدوا أن الأتراک أخذوا طهران دون إراقة دماء. لکن نظریة الإمام الخمینی للوحدة (جمیعًا) أحبطت هذه المؤامرات المسماة بالقبائل. خلال الحرب ، کانت الطبقة الثانیة هی الاغتیال بأدوات العدو. أی أن المنافقین والمنظمات المماثلة ، من خلال ظهورهم على الجبهات ، حددوا العناصر المؤثرة وفی بیزنقة ، أعطوه التوجیه من أجل أن یستشهد بقذائف الهاون البعثیة ، أو یطلق علیهم الرصاص من الخلف. مع اقتراب الحرب من نهایتها ، کانت الطبقة الثالثة عبارة عن اغتیال سام أو مواد کیمیائیة. وقال الإمام الخمینی أیضا: أخذت کأس السم لأقبل القرار. بعد الحرب کبناء ، تشکلت الطبقة الرابعة من الرعب: أولاً ، حددت کل عناصر حزب الله وأطلقت علیهم النار! ثم اغتیلوا وهم فی طریقهم إلى المنزل. مثل اغتیال الشهید الجوردی ونحوه. فی عهد خاتمی ، تغیر المسار ، الطبقة الخامسة ، کحوار الحضارات ، قضى على الثوار واغتیالهم ، والتی أصبحت فیما بعد تعرف بالقتل المتسلسل. فی کل هذه الطبقات ، یمکن اتباع آثار أقدام حجاریان وتاج زاده وبهزاد نبوی جیدًا. هذه المرة ، صافح أحمدی نجاد أیدیهم. ولأنه کان هو نفسه متورطًا فی عملیات الإعدام المبکرة للثورة ، فقد رأى أن لجمیع الذین اغتیلوا صفة واحدة: حسب تاج زاده أو بهزاد نبوی: کانوا عبدة الخمینی. لذلک صوبه روس ، معربًا عن استیائه وتمکن من کسب ثقة الناس. فی الیوم الأول من تشکیل الحکومة مزق رئاسة خاتمی بسکین! لکنه لم یستطع إخراج خاتمی من قصر سعد آباد. لذلک حاول خاتمی وکروبی وسکان القصر الآخرون خلق الطبقة السادسة لاغتیال الشخصیات. ولهذا کانوا یبحثون عن من یمکنه مواجهة أحمدی نجاد ، ولم یکن هذا الشخص سوى مواطنه! فی حقبة ما بعد أحمدی نجاد ، أصبحت الاغتیالات أکثر انتظامًا: تم التعرف على جمیع الأفراد وتسلیمهم إلى إسرائیل من خلال الوکالة الدولیة للطاقة الذریة. واغتیالهم اسرائیل! طبعا على ما یبدو: اسم اسرائیل ، مثله مثل المنافقین ، کان مجرد علامة تجاریة. أی أن فرق الاغتیال تحت إشراف تاج زاده وبهزاد نبوی اغتالتهم وألقت باللوم على إسرائیل.