سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ندای ماهین

ندای بازسازی بقیع شریف

مدیر نماها!

مدیریت کشور و جهان هیچ ایرادی ندارد! این مدیر نماها هستند که: کار ها را خراب می کنند. آنهاییکه ابتدا ایراد می گیرند و بعد می خواهند طرحی نو در اندازند، عاقبت چوب لای چرخ روزگار می گذارند. حافظ می گوید: فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم. زیرا که : جام می و خون دل، هر یک به کسی دادند، در دایره قسمت! اوضاع چنین باشد. این انسان زبان دراز چندان نا کار آمد است که: حتی دو روز در خارج از شیراز دوام نمی اورد: دلم از زندان سکندر بگرفت! رخت بر بندم و تا ملک سلیمان بروم. یعنی همه نظریه پرداز ها و تئوری سازان، همین طورند. حرفهای زیبا می زنند که هیچکس یارای پاسخ دادن را نداشته باشد، ولی در موقع عمل همچون خر در گل می مانند. ما به اینها می گوییم: مدیر نما!

یعنی مدیرانی که فقط نمایش بلدند و سخنرانی. اینها به یمن سخنان نغز خود، هر روز مقامی بالاتر می گیرند تا خود را، به جایگاه مدیریت برسانند. و چون کاری از دستشان نمی آید، لا اقل کنار نمی روند و آنقدر می مانند تا دیگری: با حرفهای قشنگتر بیاید و آنها را با لگد به بیرون پرتاب کند. اما مدیران واقعی کسانی هستند که: بدون هیچ ادعا و یا حتی دستمزدی کار خود را انجام می دهند.(کل فی فلک یسبحون) آنها روزی مردم را نزدیک دهانشان می برند! و درمان درد هایشان را کنارشان می گذارند، تا فقط دست دراز کنند و بردارند. در این چرخه عظیم جهانی هیچ موجودی، از گرسنگی نمرده و یا از تشنگی هلاک نشده است. مگر اینکه مدیر نما ها مانع می شدند. مدیر نماها از اینکه دنیا بدون آنها می چرخد ناراحت هستند. لذا دو فن اساسی دارند: اول تخریب روابط موجود به بهانه سنتی بودن! بعد ایجاد روابط جدید به عنوان مدرنیته : که همه را بخودشان وابسته می کند. تا به این وسیله مرکز جهان شمرده شده، ثابت کنند هیچ ذره ای بدون نظر انها نمی تواند گردش کند. در همین مناظرات دیدیم که شرایط موجود را، به عنوان جریان فاسد تخطئه می کردند، تا جریان خود را بعنوان اصلاحات معرفی نمایند. در حالیکه جریان موجود هیچ نقصی ندارد. همه چیز سر جای خود است، ولی بدون آنها! برای روشن شدن موضوع مثالی بزنیم: اگر هزاران شهاب سنگ در آسمان بیاید و برود، و چند جا را هم تخریب کند همه می گویند: قانون مکانیک و جاذبه است! ولی کافی است یکی از انها به سر یا صورت: یک نفری برخورد کند: زمین و زمان را به هم می ریزند، که این چه هرج و مرجی هست؟ چرا فقط من باید سرم بشکند؟ ای خدا پس عدالت کجا رفت؟ لذا می بینیم فساد یعنی اینکه با اجازه و نظر من نبوده. لذا می بینیم همتی از وضع موجود نه تنها دفاع می کند، بلکه ایراد می گیرد که چرا اقای رئیسی 2000کارخانه را زنده کرده است. از نظر همتی اگر هزار فامیل ابر بدهکار بانکی هم باشند حقشان است! پس مدیریت بوده و خیلی هم محکم بوده! که توانسته بیت المال را بین هزار فامیل تقسیم کند. لذا از نظر کلی مدیریت در ایران بسیار قوی بوده زیرا که مدیریت بحران بوده است. مقابله با تحریم ها، بیکاری و گرانی. که اگر هریک از انها در کشور دیگری بود ساقط می شد. الان ارز 4200را مسخره می کنند آن موقع، جبران کسر بودجه از جیب ثروتمندان حساب می شد. چون کسی که دلار می گیرد دستش به دهانش می رسد. واینکه به هزار فامیل دادند هم درست بوده زیرا گران بوده و کس دیگری حاضر نبود. حالا بعدش گرانتر شد همان ضرب المثل: نو که آمد به بازار کهنه، می شود دل آزار است. گران کردن دلار هم درست بوده! زیرا بودجه کشور را از ورشکستگی نجات داد. چون بانک مرکزی پولی نداشت به دولت قرض بدهد، و چوب خط دولت هم پرشده بود. و امثال آن

View Manager!

There is nothing wrong with managing the country and the world! These are the directors of the show who: They ruin things. Those who first object and then want to come up with a new plan, eventually end up behind the wheel. Hafez says: Let"s open the sky and make a new plan. Because: May Cup and Blood of the Heart, each given to someone, in the circle of part! This is the situation. This man with a long tongue is so useless that: he did not last even two days outside of Shiraz: my heart was taken from Alexander prison! I will take off my clothes and go to King Suleiman. That is, all theorists and theorists are the same. They say nice things that no one can answer, but they stay in the mud like donkeys during the operation. We call this: Facade Manager! That is, managers who only know the show and the speech. Thanks to best words, they take a higher position every day in order to reach the position of management. And since they can do nothing, at least they do not give up and stay until someone else: comes up with more beautiful words and kicks them out. But the real managers are the ones who: do their job without any claims or even pay. (All in the sky) they one day take people close to their mouths! And they leave the treatment of their pain to them, only to reach out and lift it. In this great world cycle, no creature has died of starvation or thirst. Unless the director of the facades was obstructed. The viewers are upset that the world is spinning without them. Therefore, they have two basic techniques: first, the destruction of existing relations under the pretext of being traditional! Then creating new relationships as modernity: that makes everyone dependent on themselves. To be considered the center of the universe, to prove that no particle can orbit without their opinion. In these debates, we saw that they violated the existing conditions as a corrupt current, in order to present their current as reform. While the current flow has no defects. Everything is in place, but without them! To clarify the subject, let us give an example: If thousands of meteors come and go in the sky, and destroy several places, everyone says: It is the law of mechanics and gravity! But it is enough for one of them to hit someone on the head or face: they are destroying the earth and time, what kind of chaos is this? Why should only I break my head? O God, then where did justice go? Therefore, we see that corruption means that it was not with my permission and opinion. Therefore, we see that Hemmati not only defends the current situation, but also criticizes why Mr. Raisi revived 2000 factories. According to Hemmati, even if a thousand families are bank debtors, they have a right! So it was management and it was very strong! Who was able to divide the treasury among a thousand families? Therefore, in general, management in Iran has been very strong because it has been crisis management. Dealing with sanctions, unemployment and high prices. If any of them were in another country, they would be overthrown. Now they make fun of the 4200 currency. At that time, the compensation of the budget deficit was calculated from the pockets of the rich. Because the one who takes the dollar reaches into his mouth. And that they gave it to a thousand families was also true because it was expensive and no one else was present. Now, after that, the same proverb became more expensive: the new one that came to the old market can be annoying. Raising the dollar was also right! Because it saved the country"s budget from bankruptcy. Because the central bank had no money to lend to the government, and the government line was full. And the like

عرض مدیر !

لا حرج فی إدارة البلاد والعالم! هؤلاء هم مدیرو العرض الذین: یفسدون الأشیاء. أولئک الذین یعترضون أولاً ثم یریدون الخروج بخطة جدیدة ، ینتهی بهم الأمر خلف عجلة القیادة. یقول حافظ: لنفتح السماء ونضع خطة جدیدة. لأن: قد کأس ودم القلب ، کل منهما یعطى لشخص ما ، فی دائرة الجزء! هذا هو الوضع. هذا الرجل ذو اللسان الطویل عدیم الفائدة لدرجة أنه: لم یبق حتى یومین خارج شیراز: لقد أخذ قلبی من سجن الإسکندر! سأخلع ملابسی وأذهب إلى الملک سلیمان. أی أن جمیع المنظرین والمنظرین متماثلون. یقولون أشیاء لطیفة لا یستطیع أحد الإجابة علیها ، لکنهم یبقون فی الوحل مثل الحمیر أثناء العملیة. نسمی هذا: مدیر الواجهة! أی المدیرین الذین یعرفون العرض والخطاب فقط. وبفضل کلمات ناجز ، فإنهم یحتلون موقعًا أعلى کل یوم للوصول إلى منصب الإدارة. وبما أنهم لا یستطیعون فعل أی شیء ، فهم على الأقل لا یستسلمون ویبقون حتى شخص آخر: یأتی بکلمات أجمل ویطردهم. لکن المدیرین الحقیقیین هم الذین: یقومون بعملهم دون أی مطالبات أو حتى أجر. (الکل فی السماء) یومًا ما یأخذون الناس إلى أفواههم! ویترکون علاج آلامهم لهم فقط للوصول إلیها ورفعها. فی هذه الدورة العالمیة العظیمة ، لم یمت أی مخلوق من الجوع أو العطش. ما لم یعرقل مدیر الواجهات. ینزعج المشاهدون من أن العالم یدور بدونهم. لذلک ، لدیهم تقنیتان أساسیتان: أولاً ، تدمیر العلاقات القائمة بحجة کونها تقلیدیة! ثم خلق علاقات جدیدة کحداثة: هذا یجعل الجمیع یعتمدون على أنفسهم. لتکون مرکز الکون ، لإثبات أنه لا یمکن لأی جسیم أن یدور بدون رأیهم. رأینا فی هذه النقاشات أنهم انتهکوا الظروف القائمة کتیار فاسد ، من أجل تقدیم تیارهم کإصلاح. بینما التدفق الحالی لیس له عیوب. کل شیء فی مکانه ولکن بدونهم! لتوضیح الموضوع ، دعونا نعطی مثالاً: إذا جاءت آلاف النیازک وذهبت فی السماء ، ودمرت عدة أماکن ، فالجمیع یقول: إنه قانون المیکانیکا والجاذبیة! لکن یکفی أن یضرب أحدهم رأسه أو وجهه: إنسان: إنهم یدمرون الأرض والزمن ، أی نوع من الفوضى هذه؟ لماذا فقط کسرت رأسی؟ اللهم اذن الى این ذهب العدل. لذلک نرى أن الفساد یعنی أنه لم یکن بإذن منی ورأیی. لذلک ، نرى أن همتی لا یدافع عن الوضع الحالی فحسب ، بل ینتقد أیضًا سبب إحیاء السید رئیسی 2000 مصنع. وبحسب همتی ، حتى لو کانت ألف أسرة مدیونیة للبنوک ، فلها حق! لذلک کانت إدارة وکانت قویة جدًا! من استطاع أن یقسم الخزانة على ألف عائلة. لذلک ، بشکل عام ، کانت الإدارة فی إیران قویة جدًا لأنها کانت إدارة الأزمات. التعامل مع العقوبات والبطالة وارتفاع الاسعار. إذا کان أی منهم فی بلد آخر ، فسیتم الإطاحة به. الآن هم یسخرون من العملة 4200. فی ذلک الوقت ، تم حساب تعویض عجز المیزانیة من جیوب الأغنیاء. لأن الذی یأخذ الدولار یصل إلى فمه. کما أن إعطائها لآلاف العائلات کان صحیحًا أیضًا لأنها کانت باهظة الثمن ولم یکن هناک أی شخص آخر موجودًا. الآن ، بعد ذلک ، أصبح المثل نفسه أکثر تکلفة: قد یکون المثل الجدید الذی جاء إلى السوق القدیم مزعجًا. کما أن رفع الدولار کان من الصواب! لأنه أنقذ میزانیة البلاد من الإفلاس. لأن البنک المرکزی لم یکن لدیه أموال لإقراض الحکومة ، وکان خط الحکومة ممتلئًا. وما شابه ذلک

Yöneticiyi Görüntüle!

 

Ülkeyi ve dünyay? yönetmekte yanl?? bir ?ey yok! Bunlar ?ovun yönetmenleri: Bir ?eyleri mahvediyorlar. Önce itiraz edip sonra yeni bir plan yapmak isteyenler sonunda direksiyonun ba??na geçer. Haf?z diyor ki: Gökyüzünü açal?m ve yeni bir plan yapal?m. Çünkü: May?s Kupas? ve Gönül Kan?, her biri birine verilen, parça çemberinde! Durum bu. Dili uzun olan bu adam o kadar i?e yaramaz ki: ?iraz"?n d???nda iki gün bile dayanamad?: Kalbim ?skender hapishanesinden al?nd?! K?yafetlerimi ç?karaca??m ve Kral Süleyman"?n yan?na gidece?im. Yani, tüm teorisyenler ve teorisyenler ayn?d?r. Kimsenin cevaplayamayaca?? güzel ?eyler söylüyorlar ama operasyon s?ras?nda e?ekler gibi çamurda kal?yorlar. Biz buna: Cephe Yöneticisi diyoruz! Yani sadece ?ovu ve konu?may? bilen yöneticiler. Naghz"?n sözleri sayesinde, yönetim pozisyonuna ula?mak için her gün daha yüksek bir pozisyon al?yorlar. Ve hiçbir ?ey yapamayacaklar? için, en az?ndan pes etmezler ve ba?kas? gelene kadar kal?rlar: daha güzel sözler bulur ve onlar? tekmeler. Ama as?l yöneticiler, iddias?z, hatta ücret almadan i?ini yapanlard?r.(Hepsi havada) Bir gün insanlar? a?z?na al?rlar! Ve ac?lar?n?n tedavisini onlara b?rak?yorlar, sadece uzan?p kald?rmak için. Bu büyük dünya döngüsünde hiçbir canl? açl?ktan veya susuzluktan ölmedi. Cephelerin yöneticisi engellenmedi?i sürece. ?zleyiciler, dünyan?n onlars?z döndü?ü için üzgün. Dolay?s?yla iki temel tekni?i var: Birincisi, geleneksellik bahanesiyle mevcut ili?kilerin yok edilmesi! Sonra modernite olarak yeni ili?kiler yaratmak: Bu herkesi kendine ba??ml? k?lar. Evrenin merkezi olarak kabul edilmek, hiçbir parçac???n kendi fikirleri olmadan yörüngede olamayaca??n? kan?tlamak. Bu tart??malarda kendi mevcutlar?n? reform olarak sunmak için mevcut ko?ullar? bozuk bir ak?m olarak ihlal ettiklerini gördük. Ak?m ak???nda hiçbir kusur yokken. Her ?ey yerinde, ama onlars?z! Konuyu netle?tirmek için bir örnek verelim: Gökyüzünde binlerce meteor gelip gitse ve birkaç yeri yok etse, herkes der ki: Bu mekanik ve yerçekimi kanunudur! Ama içlerinden birinin kafas?n? veya yüzüne vurmas? yeterlidir: bir insan: yeryüzünü ve zaman? mahvediyorlar bu nas?l bir kaos? Neden sadece kafam? k?ray?m? Tanr?m, o zaman adalet nereye gitti? Dolay?s?yla rü?vetin benim iznim ve kanaatim d???nda olmad??? anlam?na geldi?ini görüyoruz. Dolay?s?yla Hemmati"nin sadece mevcut durumu savunmakla kalmad???n?, ayn? zamanda Say?n Raisi"nin 2000 fabrikay? neden canland?rd???n? da ele?tirdi?ini görüyoruz. Hemmati"ye göre bin aile banka borçlusu da olsa hakk? var! Yani yönetimdi ve çok güçlüydü! Hazineyi bin aile aras?nda bölü?türebilen kimdi. Dolay?s?yla genel olarak ?ran"da yönetim kriz yönetimi oldu?u için çok güçlü olmu?tur. Yapt?r?mlar, i?sizlik ve yüksek fiyatlar ile u?ra?mak. Bunlardan herhangi biri ba?ka bir ülkede olsayd?, devrilecekti. ?imdi 4200 parayla dalga geçiyorlar, o zamanlar bütçe aç???n?n telafisi zenginlerin cebinden hesaplan?yordu. Çünkü dolar? alan a?z?na ula??r. Ve bin aileye verdikleri de do?ruydu çünkü pahal?yd? ve ba?ka kimse yoktu. ?imdi, bundan sonra ayn? atasözü daha pahal? hale geldi: Eski pazara gelen yenisi can s?k?c? olabilir. Dolar? yükseltmek de do?ruydu! Çünkü ülke bütçesini iflastan kurtard?. Çünkü merkez bankas?n?n hükümete borç verecek paras? yoktu ve hükümet hatt? doluydu. Ve benzerleri