پیچ قدرت، در سرازیری یا سربالایی ها باعث می شود: شخص تا 180درجه در جهت عکس قبلی حرکت کند. به همین جهت کسانی که شعار های تند می دهند، معمولا بلافاصله بعد از رسیدن به قدرت وارد سرازیری می شوند. و هرگز توان برگشت ندارند. علت ان کار مشخص است: از بیرون که به قدرت نگاه می کنند، همه چیز را در ان است: ثروت و شهرت و احترام و غیره! ولی وقتی وارد می شوند میبینند: خزانه خالی است همه طلبکارها به صف ایستاده، کارگران آماده اعتصاب، حقوق آنها عقب افتاد و پروژه ها همه نیاز مالی دارند. لذا دو حالت دارد: یا اینکه به دروغ متوسل شده و مردم را مانند قبلی ها سرکار بگذارد و یا اینکه از توانایی های خود برای خلق ثروت استفاده کند.
در این حالت باید برای خود هیچ چیز برندارد زیرا ممکن است یک نفر به آن چیزی که او برمی دارد نیاز داشته باشد ترجیح دیگران برخود یعنی ایثار عین عدالت و بقای جکومت است و الا تبدیل به دروغ و فریب می شود. این امر نه تنها در فرد به این شکل است بلکه تمدن ها و تاریخ و همه جوامع تابع این قانون هستند. وقتی هنوز قدرت به دست نیامده فکر هزاران تن طلا در خزانه ها و یا معادن نفت و گاز و مالیات و غیره هستند ولی وقتی قدرت به دست می گیرند می بینند جواهرات در موزه ها و طلا ها در گنبد ها خرج کردنی نیست! معادن همه دچار ریزش هستند و اگر باز سازی نشوند کارگران را هم نابود می کنند. جنگل ها و زمین ها همه صاحب دارند و هزاران مار بر این گنجینه خوابیده است. انگلیس به طمع جواهرات هندوستان به آنجا لشگر کشید و باعث قحطی و کشتار و استعمار آنجا شد. و آمریکا به بهانه جواهرات سلطنتی ایران به مشروطه چی ها کمک کرد ولی بعد با کودتای 28 مرداد ایرانی ها را کشت و سالها منابع آنها را به غارت برد. پس یک اصل فراموش نشود: تبدیل هر چیزی برضد خود در یک ثانیه! سالها است که ده فران حضرت موسی آمده که دروغ نگویید و دزدی نکنید و خدا را بپرستید! در حالیکه همیشه تمدن ها براساس عکس ان شکل گرفته اند! در تمدن غرب دروغ اساس سیاست، دزدی اساس اقتصاد و جاه طلبی و خود برتر بینی اساس مدیریت علمی شده است. علم مدیریت! به ما می گوید: اگر شرایط مدیران همه مساوی بود باید کسی را انتخاب کرد که جاه طلبی بیشتری دارد زیرا می تواند نهاد های تمدن غربی را رشد دهد. و این همان پیچ بزرگ یا اصطلاحا نقطه عطف مدیریت است. علم اقتصاد می گوید: هزینه کمتر برای در امد بیشتر: دزدی حق کارگر یا استثمار او. و علم سیاست می گوید: دروغ هرچه بیشتر سیاست مدار باهوش تر. نقطه عطف قدرت مانند کوره ذوب آهن است که همه فضائل را به رذایل تبدیل می کند. و آن را قابل قبول نشان داده و تبدیل به دستورالعمل می نماید.میتوان گفت این نقطه عطف قدرت، همه چیز را برعکس می کند: دانشجوی مهندسی تا موقعی که دانشگاه هست طرفدار کارگر است و از حقوق او حمایت می کند ولی وقتی مهندس یک کارخانه شد کارگر را دشمن خود می بیند و حق و حقوق او خواب و آسایش را ازش صلب می کند. و در دادگاههای کار بعنوان نماینده کارفرما حاضر شده تا هرچه بیشتر انها را محکوم نماید. تا موقعی که یک نفر دانش آموز است فکر می کند معلم او ثروتمند ترین و پرقدرت ترین فرد دنیا است ولی وقتی معلم شد تازه می فهمد که برای افزایش حقوق باید مبارزه کند! برای استخدامش باید اعتصاب کند عاقبت هم با حداقل حقوق بازنشسته و فراموش شود. وقتی دانشجوی حقوق است دم از عدالت و حق و اجرای قانون بزند اما وقتی وکیل رسمی دادگستری شد ناگهان می بیند حتی : پول غذای روزانه اش را با زیر میزی موکلش بخرد.
The treasury is really empty!
The power screw, on the downhill or uphill, causes the person to move up to 180 degrees in the opposite direction. That is why those who chant loud slogans usually go downhill immediately after coming to power. And they can never go back. The reason for this is clear: from the outside, when they look at power, it has everything in it: wealth, fame, respect, and so on! But when they enter, they see: the treasury is empty, all the creditors are standing in line, the workers are ready to strike, their salaries are falling behind, and the projects all need money. So there are two options: either to resort to lies and put people to work like before, or to use their abilities to create wealth. In this case, he should not take anything for himself, because a person may need what he takes away. This is not only the case in the individual, but also in civilizations, history, and all societies. When power is not yet in power, they think of thousands of tons of gold in treasuries or oil and gas mines, taxes, etc., but when they come to power, they see that jewelry in museums and gold in domes cannot be spent! The mines are all falling apart, and if they are not rebuilt, they will destroy the workers. Forests and lands are all owned and thousands of snakes sleep on this treasure. Britain invaded India out of greed for jewels, causing famine, slaughter and colonization. And the United States helped the constitutionalists under the pretext of Iran"s royal jewels, but then killed the Iranians in a coup d"etat on August 19th and looted their resources for years. So do not forget one principle: turn anything against yourself in a second! For many years, the ten heads of Moses have come so that you do not lie and do not steal and worship God! While civilizations have always been formed based on the opposite! In Western civilization, lies have become the basis of politics, theft has become the basis of economics and ambition, and arrogance has become the basis of scientific management. Management science! He tells us: If the conditions of all managers are equal, one should choose someone who has more ambition because he can develop the institutions of Western civilization. And this is the big turning point or the so-called turning point of management. Economics says: Lower cost to higher income: theft of a worker"s rights or exploitation. And political science says: the more lies the smarter the politician. The turning point of power is like a steel furnace that turns all virtues into vices. It can be said that this turning point of power turns everything upside down: as long as there is a university, the engineering student is in favor of the worker and supports his rights, but when the engineer is a factory. He sees the worker as his enemy, and his rights deprive him of sleep and comfort. And has appeared in labor courts as the employer"s representative to convict them as much as possible. As long as a person is a student, he thinks that his teacher is the richest and most powerful person in the world, but when he becomes a teacher, he only realizes that he must fight to increase his salary! In order to be hired, he must go on strike and eventually retire with a minimum wage and be forgotten. When he is a law student, he insists on justice, law and law enforcement, but when he becomes the official lawyer of the judiciary, he suddenly sees even: he buys his daily food money under his client"s desk.
الخزانة فارغة حقا !
یؤدی المسمار اللولبی ، الموجود على المنحدرات أو الصعود ، إلى تحریک الشخص حتى 180 درجة فی الاتجاه المعاکس. وهذا هو السبب الذی یجعل من یهتفون بشعارات صاخبة ینحدرون من المنحدرات فور وصولهم إلى السلطة. ولا یمکنهم العودة أبدًا. والسبب واضح: من الخارج ، عندما ینظرون إلى السلطة ، فإنها تحتوی على کل شیء: الثروة ، والشهرة ، والاحترام ، وما إلى ذلک! لکن عندما یدخلون ، یرون: الخزانة فارغة ، وجمیع الدائنین یقفون فی الصف ، والعمال مستعدون للإضراب ، ورواتبهم تتأخر ، والمشاریع کلها بحاجة إلى المال. إذن ، هناک خیاران: إما اللجوء إلى الأکاذیب وتشغیل الناس کما کان من قبل ، أو استخدام قدراتهم فی تکوین الثروة. فی هذه الحالة لا یجب أن یأخذ أی شیء لنفسه ، لأن المرء قد یحتاج إلى ما یأخذه ، وتفضیل الآخرین على نفسه ، أی أن التضحیة بالنفس هی مثل العدالة وبقاء الحکومة ، وإلا فإنها تصبح کذبة. والخداع. هذا لیس هو الحال فقط فی الفرد ، ولکن أیضًا فی الحضارات والتاریخ وجمیع المجتمعات. عندما لا تکون السلطة فی السلطة بعد ، فإنهم یفکرون فی آلاف الأطنان من الذهب فی الخزائن أو مناجم النفط والغاز ، والضرائب ، وما إلى ذلک ، لکن عندما یصلون إلى السلطة ، یرون أن المجوهرات فی المتاحف والذهب فی القباب لا یمکن إنفاقه! جمیع المناجم تنهار ، وإذا لم یتم إعادة بنائها ، فسوف یدمرون العمال. الغابات والأراضی کلها مملوکة وآلاف الثعابین تنام على هذا الکنز. غزت بریطانیا الهند بدافع الجشع فی المجوهرات ، مما تسبب فی مجاعة وذبح واستعمار. وساعدت الولایات المتحدة الدستوریین بذریعة الجواهر الملکیة الإیرانیة ، لکنها قتلت بعد ذلک الإیرانیین فی انقلاب یوم 19 أغسطس ونهبوا مواردهم لسنوات. لذلک لا تنس مبدأ واحدًا: قلب أی شیء ضد نفسک فی ثانیة! لقد مرت سنوات عدیدة منذ أن جاءت العشرة أیام لموسى حتى لا تکذب ولا تسرق وتعبد الله! بینما الحضارات دائما تتشکل على العکس! فی الحضارة الغربیة أصبحت الأکاذیب أساس السیاسة ، وأصبحت السرقة أساس الاقتصاد والطموح ، وأصبحت الغطرسة أساس الإدارة العلمیة. علم الإدارة! یخبرنا: إذا کانت شروط کل المدیرین متساویة ، یجب على المرء أن یختار من لدیه المزید من الطموح لأنه یستطیع تطویر مؤسسات الحضارة الغربیة. وهذه هی نقطة التحول الکبرى أو ما یسمى بنقطة التحول فی الإدارة. یقول علم الاقتصاد: انخفاض الکلفة على الدخل المرتفع: سرقة حقوق العامل أو الاستغلال. والعلوم السیاسیة تقول: کلما کذب السیاسی أذکى. نقطة تحول القوة هی مثل الفرن الفولاذی الذی یحول کل الفضائل إلى رذائل. یمکن القول أن نقطة التحول هذه فی القوة تقلب کل شیء رأسًا على عقب: طالما أن هناک جامعة ، فإن طالب الهندسة یؤید العامل ویدعم حقوقه ، ولکن عندما یکون المهندس مصنعًا ، ویرى العامل على أنه عدوه وحقوقه تحرمه من النوم والراحة. وظهر أمام محاکم العمل کممثل عن صاحب العمل لإدانتهما قدر الإمکان. طالما کان الإنسان طالبًا ، فهو یعتقد أن معلمه هو أغنى وأقوى شخص فی العالم ، ولکن عندما یصبح مدرسًا ، فإنه یدرک فقط أنه یجب علیه الکفاح من أجل زیادة راتبه! لکی یتم تعیینه ، یجب علیه أن یدخل فی إضراب ویتقاعد فی نهایة المطاف بحد أدنى للأجور. عندما یکون طالبًا فی القانون ، فإنه یصر على العدالة والقانون وإنفاذ القانون ، ولکن عندما یصبح المحامی الرسمی للقضاء ، یرى فجأة: إنه یشتری أموال طعامه الیومیة من مکتب موکله.
La trésorerie est vraiment vide !
La vis de puissance, en descente ou en montée, amène la personne à se déplacer jusqu"à 180 degrés dans la direction opposée. C"est pourquoi ceux qui scandent des slogans bruyants s"effondrent généralement immédiatement après leur arrivée au pouvoir. Et ils ne pourront jamais revenir en arrière. La raison en est claire : de l"extérieur, quand ils regardent le pouvoir, il a tout en lui : richesse, renommée, respect, etc. Mais quand ils entrent, ils voient : la trésorerie est vide, tous les créanciers font la queue, les ouvriers sont prêts à faire grève, leurs salaires sont en retard et les projets ont tous besoin d"argent. Il y a donc deux options : soit recourir au mensonge et mettre les gens au travail comme avant, soit utiliser leurs capacités pour créer de la richesse. Dans ce cas, il ne devrait rien prendre pour lui-même, car on peut avoir besoin de ce qu"il prend, la préférence des autres sur lui-même, c"est-à-dire que l"abnégation est la même que la justice et la survie du gouvernement, sinon cela devient un mensonge et tromperie. Ce n"est pas seulement le cas chez l"individu, mais aussi dans les civilisations, l"histoire et toutes les sociétés. Quand le pouvoir n"est pas encore au pouvoir, ils pensent à des milliers de tonnes d"or dans les trésors ou les mines de pétrole et de gaz, les taxes, etc., mais quand ils arrivent au pouvoir, ils voient que les bijoux dans les musées et l"or dans les dômes ne peuvent pas être dépensés ! Les mines s"effondrent toutes et si elles ne sont pas reconstruites, elles détruiront les travailleurs. Les forêts et les terres sont toutes possédées et des milliers de serpents dorment sur ce trésor. La Grande-Bretagne a envahi l"Inde par avidité pour les bijoux, provoquant la famine, le massacre et la colonisation. Et les États-Unis ont aidé les constitutionnalistes sous prétexte des joyaux royaux de l"Iran, mais ont ensuite tué les Iraniens lors d"un coup d"État le 19 août et pillé leurs ressources pendant des années. Alors n"oubliez pas un principe : retournez n"importe quoi contre vous-même en une seconde ! Cela fait de nombreuses années que les dix jours de Moïse sont venus pour que vous ne mentiez pas et ne voliez pas et n"adoriez pas Dieu ! Alors que les civilisations se sont toujours formées sur la base du contraire ! Dans la civilisation occidentale, le mensonge est devenu la base de la politique, le vol est devenu la base de l"économie et de l"ambition, et l"arrogance est devenue la base de la gestion scientifique. Science du management! Il nous dit : Si les conditions de tous les managers sont égales, il faut choisir quelqu"un qui a plus d"ambition car il peut développer les institutions de la civilisation occidentale. Et c"est le grand tournant ou le soi-disant tournant de la gestion. L"économie dit : Des coûts inférieurs à des revenus plus élevés : le vol des droits d"un travailleur ou son exploitation. Et la science politique dit : plus il y a de mensonges, plus le politicien est intelligent. Le tournant du pouvoir est comme une fournaise d"acier qui transforme toutes les vertus en vices. On peut dire que ce tournant du pouvoir bouleverse tout : tant qu"il y a une université, l"élève ingénieur est en faveur de l"ouvrier et défend ses droits, mais quand l"ingénieur est une usine. son ennemi, et ses droits le privent de sommeil et de confort. Et a comparu devant les tribunaux du travail en tant que représentant de l"employeur pour les condamner autant que possible. Tant qu"une personne est étudiante, elle pense que son professeur est la personne la plus riche et la plus puissante du monde, mais lorsqu"elle devient professeur, elle réalise seulement qu"elle doit se battre pour augmenter son salaire ! Pour être embauché, il doit faire grève et finalement prendre sa retraite avec un salaire minimum. Lorsqu"il est étudiant en droit, il insiste sur la justice, le droit et l"application des lois, mais lorsqu"il devient l"avocat officiel de la magistrature, il voit tout à coup égal : il achète son argent alimentaire quotidien sous le bureau de son client.